گنجور

شمارهٔ ۱۲ - تاریخ عمارت

حضرت میرزا ابوطالب
ابروی سراچه ایجاد
آنکه صدخانه دل از لطفش
گشت چون کعبه خلیل‌آباد
آنکه معمار قدرت آب و گلشن
از نکوئی سرشته چون اجداد
آنکه دارد نشان شمسه از او
زینت ایوان خانه ایجاد
ریخت رنگ عمارتی که زند
از صفا طعنه بر بهشت‌آباد
در صباح و مسادرش از خلد
بندد و واکند ز بست و گشاد
در تماشایش آید ار رضوان
رودش گلشن بهشت از یاد
سرمه از گردش ار کشد یابد
روشنی چشم کور مادرزاد
باشد آئینه از صفا هر خشت
که در او کار کرده است استاد
بسکه در وی چو خامه مانی
کلک نقاش داد صنعت داد
هست سرسبز نخل تصویرش
از طراوت همیشه چون شمشاد
وصف گل‌های نقش دیوارش
چون زبان قلم کند بنیاد
همچو منقار بلبلان گردد
خامه بر کف لبالب از فریاد
گر نسیمی رود ز باغچه‌اش
بوی گل را دهد ز عطر بباد
بدل آن ذوق کاین نسیم بود
دیده گشتی کجا ز باد مراد
من که و وصف او که تعریفش
هست بیرون ز حد استعداد
وصف او نغمه‌ایست در بدنم
چون زبان در دهان شمع زباد
این عمارت چو شد تمام که برد
قصر شیرین ز خاطر فرهاد
گفت مشتاق بهر تاریخش
این عمارت همیشه باد آباد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حضرت میرزا ابوطالب
ابروی سراچه ایجاد
هوش مصنوعی: حضرت میرزا ابوطالب، در کنار نام و شخصیت خود، به عنوان شخصیتی با نفوذ و برجسته در زمینه‌های مختلف شناخته می‌شود. او در تلاش‌های خود در راستای بهبود و پیشرفت جامعه مؤثر بوده و با اثرگذاری و تلاش‌هایش در عرصه‌های اجتماعی، علمی و فرهنگی، نقشی ماندگار ایفا کرده است.
آنکه صدخانه دل از لطفش
گشت چون کعبه خلیل‌آباد
هوش مصنوعی: کسی که محبتش باعث شد قلبم مانند کعبه، مظهر عشق و عبادت شود.
آنکه معمار قدرت آب و گلشن
از نکوئی سرشته چون اجداد
هوش مصنوعی: کسی که خالق قدرت و زیبایی زمین و گل‌هاست، همچون نیاکانش از نيكی و فضیلت سرشته شده است.
آنکه دارد نشان شمسه از او
زینت ایوان خانه ایجاد
هوش مصنوعی: کسی که نشانه‌ی خورشید را دارد، زینت‌بخش ایوان خانه است.
ریخت رنگ عمارتی که زند
از صفا طعنه بر بهشت‌آباد
هوش مصنوعی: زیبایی و وضوح یک بنا به قدری است که می‌تواند به بهشت حسادت کند.
در صباح و مسادرش از خلد
بندد و واکند ز بست و گشاد
هوش مصنوعی: در صبح و شب، از بهشت درهایش را می‌بندد و می‌گشاید.
در تماشایش آید ار رضوان
رودش گلشن بهشت از یاد
هوش مصنوعی: اگر زیبایی او را ببینی، بهشت و نعمت‌های آن از ذهنت پاک می‌شود و فقط به تماشای او مشغول خواهی بود.
سرمه از گردش ار کشد یابد
روشنی چشم کور مادرزاد
هوش مصنوعی: اگر سرمه از دور هم به چشم کور مادرزاد برسد، باز هم نمی‌تواند برای او روشنی بیاورد.
باشد آئینه از صفا هر خشت
که در او کار کرده است استاد
هوش مصنوعی: هر آجر که در ساخت آن، استاد با دقت و مهارت کار کرده است، باید مانند آینه‌ای از پاکی و درخشش باشد.
بسکه در وی چو خامه مانی
کلک نقاش داد صنعت داد
هوش مصنوعی: چقدر در او مانند قلم نقاشی هستی که هنر و زیبایی را به تصویر می‌کشی.
هست سرسبز نخل تصویرش
از طراوت همیشه چون شمشاد
هوش مصنوعی: نخل همیشه سرسبز و شادابش مانند شمشاد، زیبایی و طراوتی همیشگی دارد.
وصف گل‌های نقش دیوارش
چون زبان قلم کند بنیاد
هوش مصنوعی: گل‌های نقش بسته بر دیوارش، مانند زبانی هستند که می‌تواند داستان‌ها را بیان کند و این زیبایی را به وجود آورده است.
همچو منقار بلبلان گردد
خامه بر کف لبالب از فریاد
هوش مصنوعی: خامه‌ام مانند منقار بلبلان می‌شود، وقتی که از شدت فریاد پر از احساس و شور است.
گر نسیمی رود ز باغچه‌اش
بوی گل را دهد ز عطر بباد
هوش مصنوعی: اگر نسیمی از باغچه‌اش بگذرد، رایحه‌ی گل‌ها را با خود به باد می‌برد و بوی خوش را منتشر می‌کند.
بدل آن ذوق کاین نسیم بود
دیده گشتی کجا ز باد مراد
هوش مصنوعی: چشم تو مانند نسیمی است که باعث تغییر حس و حال تو شده است؛ حالا ببین که این هوای مطلوب چگونه از کجا ناشی می‌شود.
من که و وصف او که تعریفش
هست بیرون ز حد استعداد
هوش مصنوعی: من که نمی‌توانم به درستی وصف او را بیان کنم، زیرا او فراتر از حد فهم و درک من است.
وصف او نغمه‌ایست در بدنم
چون زبان در دهان شمع زباد
هوش مصنوعی: توصیف او مانند نغمه‌ای است که در وجودم می‌پیچد، همان‌طور که زبان شمع در اثر باد به حرکت در می‌آید.
این عمارت چو شد تمام که برد
قصر شیرین ز خاطر فرهاد
هوش مصنوعی: این ساختمان زمانی که کامل شد، یاد قصر شیرین از ذهن فرهاد پاک شد.
گفت مشتاق بهر تاریخش
این عمارت همیشه باد آباد
هوش مصنوعی: به عشق و علاقه‌ای که به تاریخ این بنا وجود دارد، امیدواریم که همیشه درخشان و آباد بماند.