گنجور

شمارهٔ ۷۷

گفتم ز غمت عاشق حیران میرد
گفتا بگذار تا بحرمان میرد
سیراب بسر چشمه ندارد آری
از تشنه خبر که در بیابان میرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفتم ز غمت عاشق حیران میرد
گفتا بگذار تا بحرمان میرد
هوش مصنوعی: گفتم از غم تو عاشق در گیجی و پریشانی می‌میرد، او پاسخ داد: بگذار تا ما از درد و رنج خود بمیریم.
سیراب بسر چشمه ندارد آری
از تشنه خبر که در بیابان میرد
هوش مصنوعی: آب‌خور از چشمه‌اش نمی‌تواند سیراب شود، زیرا کسی که تشنه است، در بیابان جان می‌دهد.