گنجور

شمارهٔ ۶۹

مشتاق که نقد دل نهانی بتو داد
جان را آخر ز ناتوانی بتو داد
گفتی دو سه روز شد فلان پیدا نیست
قربان سر تو زندگانی بتو داد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مشتاق که نقد دل نهانی بتو داد
جان را آخر ز ناتوانی بتو داد
هوش مصنوعی: دل عاشق به خاطر محبتش تمام وجودش را فدای تو کرد، چرا که از شدت عشق و ناتوانی نتوانست خود را کنترل کند.
گفتی دو سه روز شد فلان پیدا نیست
قربان سر تو زندگانی بتو داد
هوش مصنوعی: گفتی که چند روزی است فلانی دیده نمی‌شود، من به خاطر تو جانم را فدای تو می‌کنم.