گنجور

شمارهٔ ۷

ای باد بگو آن شه رعنا پسران را
سر خیل بتان خسرو زرّین‌کمران را
ناخن زن داغ دل ارباب محبت
صیقل‌گر آئینه صاحب‌نظران را
بر هم زن شیرازه جمعیت عشاق
آشفته کن رشته شوریده سران را
کای رفته بغربت ز غمت شیشه صبرم
نازک‌تر از آن گشته که دل نو سفران را
دارم بره شوق من خاک‌نشین چند
چون نقش قدم چشم به حسرت نگران را
ننویسی اگر نامه پیامی که تسلی
بخشد من مهجور بفرقت گذران را
مشتاق بس این ناله جانسوز که آن شوخ
هرگز نفرستد خبری بی‌خبران را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای باد بگو آن شه رعنا پسران را
سر خیل بتان خسرو زرّین‌کمران را
هوش مصنوعی: ای باد، به آن جوان زیبا بگو که او را در میان جوانان زیبا می‌شناسند و او مانند سرکشیدگی گل‌ها در برابر خسرو زیبا و زرین‌کمران است.
ناخن زن داغ دل ارباب محبت
صیقل‌گر آئینه صاحب‌نظران را
هوش مصنوعی: ناخن زن به معنای زخم زدن یا ایجاد درد و رنج است و در اینجا به محبت ارباب اشاره دارد که گویی با این درد، شخص را به شناخت و درک عمیق‌تر از خود و دیگران می‌رساند. این درد و رنج، در حقیقت باعث می‌شود که افراد بهتر و عمیق‌تر به خود و دیگران نگاه کنند و درک بیشتری از زیبایی‌ها و حقایق زندگی پیدا کنند. به نوعی، این احساسات عمیق می‌تواند آینه‌ای از درک و دانش را برای صاحب‌نظران بسازد و آن‌ها را در تامل و تفکر بیشتر یاری کند.
بر هم زن شیرازه جمعیت عشاق
آشفته کن رشته شوریده سران را
هوش مصنوعی: عشاق را به هم بزن و در هم بریز، تا به آشفتگی و نابسامانی برسند و دل‌های پریشان را به هم مرتبط کنی.
کای رفته بغربت ز غمت شیشه صبرم
نازک‌تر از آن گشته که دل نو سفران را
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر غمِ دوری‌ات در غربت رفته‌ای، صبر من آن‌قدر نازک و شکننده شده که دیگر قلبم برای دلِ نو سفرانی تاب و توان ندارد.
دارم بره شوق من خاک‌نشین چند
چون نقش قدم چشم به حسرت نگران را
هوش مصنوعی: من به شدت مشتاقم و مانند خاکی که در آن نشسته‌ام، احساس می‌کنم. چشمانم با حسرت به اثرات و نشانه‌هایی که از دلم باقی مانده، نگاه می‌کنند.
ننویسی اگر نامه پیامی که تسلی
بخشد من مهجور بفرقت گذران را
هوش مصنوعی: اگر نامه‌ای ننگاری که پیامی تسکین‌دهنده داشته باشد، من در جدایی و تنهایی خود تنها و رنجور باقی می‌مانم.
مشتاق بس این ناله جانسوز که آن شوخ
هرگز نفرستد خبری بی‌خبران را
هوش مصنوعی: به شدت دلم برای تو تنگ شده و این ناله‌های جانسوزی که سر می‌دهم، فقط نشانه‌ای از عشق و اشتیاق من است، اما تو هرگز به من خبر نمی‌دهی و انگار که بی‌خبر از حال من هستی.