گنجور

شمارهٔ ۶۸

در چمن جوری که از باد خزان بر گل گذشت
انتقام آن ستم باشد که بر بلبل گذشت
کرده مرغان چمن را غیرتش آشفته حال
بازپنداری صبا بر طره سنبل گذشت
زیر آب از گریه‌ام نبود کنون طاق سپهر
بارها سیل سرشگم از سر این پل گذشت
در چمن آن بلبل افسرده‌ام کز دل مرا
برنیامد ناله زاری و فصل گل گذشت
از جفای خار مرغان قفس آسوده‌اند
آه از آن محنت که در گلزار بر بلبل گذشت
ترک عالم آید از مشتاق چون آید بهار
از سر پیمانه نتواند به فصل گل گذشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در چمن جوری که از باد خزان بر گل گذشت
انتقام آن ستم باشد که بر بلبل گذشت
هوش مصنوعی: در میان چمن، وقتی که باد پاییزی بر گل‌ها می‌وزد، این اتفاق نماد انتقامی است از آن ظلمی که بر بلبل رفته است.
کرده مرغان چمن را غیرتش آشفته حال
بازپنداری صبا بر طره سنبل گذشت
هوش مصنوعی: مرغان چمن دچار هیجان و اضطراب هستند و گمان می‌کنند که نسیم صبحگاهی بر tóc سنبل گذشته است. این گمان می‌تواند نشان‌دهنده نارضایتی و ناآرامی در طبیعت باشد.
زیر آب از گریه‌ام نبود کنون طاق سپهر
بارها سیل سرشگم از سر این پل گذشت
هوش مصنوعی: در زیر آب، اشک‌های من باعث نشده که آسمان از شدت گریه‌ام طاق شکل بگیرد؛ بارها اشکم مانند سیل از این پل عبور کرده است.
در چمن آن بلبل افسرده‌ام کز دل مرا
برنیامد ناله زاری و فصل گل گذشت
هوش مصنوعی: در باغ، من بلبلی غمگین هستم که از دل من هیچ فریاد و ناله‌ای بلند نشد و زمان گل‌فروشی سپری شده است.
از جفای خار مرغان قفس آسوده‌اند
آه از آن محنت که در گلزار بر بلبل گذشت
هوش مصنوعی: پرندگان قفس از آسیب‌های خاری که در اطرافشان است، آسوده‌اند، اما آه از آن درد و رنجی که بلبل در باغ و گلزار متحمل شده است.
ترک عالم آید از مشتاق چون آید بهار
از سر پیمانه نتواند به فصل گل گذشت
هوش مصنوعی: وقتی که عشق و محبت در دل کسی شکل بگیرد، مانند آمدن بهار است که همه چیز را زنده می‌کند. بنابراین نمی‌توان از خوشی‌ها و زیبایی‌های فصل گل گذشت و بی‌توجه بود.