گنجور

شمارهٔ ۴۱

گل همنشین خار و خس در دامن گلزارها
وز خارخار عشق گل در جان بلبل خارها
تنها نه من از گلرخان هر دم کشم آزارها
یاری ندیده یارئی زین غیر پرور یارها
پر از هجوم بوالهوس کوی بتان از خاروخس
ما همچو مرغان قفس محروم از این گلزارها
شد زین خدنک جان ستان صد رخنه‌ام در استخوان
دارد هنوز این شخ کمان عشق تو با من کارها

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل همنشین خار و خس در دامن گلزارها
وز خارخار عشق گل در جان بلبل خارها
هوش مصنوعی: در گلزارها، گل در کنار خاردار و علف‌های بی‌ارزش قرار دارد و بلبل نیز در دلش عشق را احساس می‌کند، حتی اگر در میان خاری‌ها باشد.
تنها نه من از گلرخان هر دم کشم آزارها
یاری ندیده یارئی زین غیر پرور یارها
هوش مصنوعی: تنها من نیستم که از زیبایی‌ها و دلبرهای خود رنج می‌برم، بلکه دیگرانی هم هستند که از محبت و توجه یاران بی‌بهره‌اند.
پر از هجوم بوالهوس کوی بتان از خاروخس
ما همچو مرغان قفس محروم از این گلزارها
هوش مصنوعی: از ازدحام و شلوغی عاشقان در خیابان معشوقان، ما مانند پرندگان قفس، از این باغ‌های زیبا و سرسبز محروم هستیم.
شد زین خدنک جان ستان صد رخنه‌ام در استخوان
دارد هنوز این شخ کمان عشق تو با من کارها
هوش مصنوعی: عشق تو در وجود من چنان عمیق شده که حتی از درد و زخم‌هایی که به دلم وارد شده، هنوز آثارش باقی‌مانده است. این حالت مرا به شدت تحت تأثیر قرار داده و توانسته است من را دچار فراز و نشیب‌های زیادی کند.