گنجور

شمارهٔ ۳۴

مرهم نکند فایده داغ دل ما را
یارب برسان چشم و چراغ دل ما را
انداخته‌اش از کف و گم کرده بگیرید
از دلبر ما نیز سراغ دل ما را
آن باده کشانیم که جز خون جگر نیست
همچون قدح لاله ایاغ دل ما را
گو رنگ ترا دیده ما ننگرد ای گل
بوئی ز تو کافیست دماغ دل ما را
مشتاق، بَرد گَرد ملال از دل ما اشک
گو ابر مشو سبزه باغ دل ما را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرهم نکند فایده داغ دل ما را
یارب برسان چشم و چراغ دل ما را
هوش مصنوعی: ای کاش که درد دل ما را درمانی باشد، ولی تنها امید ما به دیدن کسی است که روشنی و شادی به قلب ما می‌آورد.
انداخته‌اش از کف و گم کرده بگیرید
از دلبر ما نیز سراغ دل ما را
هوش مصنوعی: دلبر ما را از دل خودمان بپرسید، چون او دل ما را رها کرده و از دست رفته است.
آن باده کشانیم که جز خون جگر نیست
همچون قدح لاله ایاغ دل ما را
هوش مصنوعی: ما در پی شرابی هستیم که جز خون دل ما چیزی دیگر نیست، درست مانند قدحی از لاله که دل ما را زینت می‌بخشد.
گو رنگ ترا دیده ما ننگرد ای گل
بوئی ز تو کافیست دماغ دل ما را
هوش مصنوعی: هرگز به تو نگاه نمی‌کنم، ای پسر چنان که تو به گورنگ من نیازی نداری؛ کافی است که ما از دل خبر داشته باشیم.
مشتاق، بَرد گَرد ملال از دل ما اشک
گو ابر مشو سبزه باغ دل ما را
هوش مصنوعی: بی‌صبرانه منتظرم تا غم و ناراحتی از دل ما برود. به من بگو، ای ابر، ناراحت نباش و نگذار گل‌های باغ دل ما پژمرده شوند.