گنجور

شمارهٔ ۲۷۳

ندانم می‌کنی گاهی به غربت یاد من یا نه
به خاطر آیدت زین مانده بی‌کس در وطن یا نه
ترا در مصر دولت بر سریر عزت آگاهی
ز حال پیر کنعان هست در بیت‌الحزن یا نه
به یاران نوت در طرح بزم عشرت افکندن
به خاطر می‌رسد محرومی یار کهن یا نه
به ‌یادت هیچ می‌آید به پاداش وفای تو
ز بیداد بداندیشان کشیدم آنچه من یا نه
به گوشت هیچ می‌گوید صبا کان خسته هجران
کشید از دوریت سر در گریبان کفن یا نه
به زندان غمت زان خون که می‌نوشم خبرداری
به گاه باده‌پیمایی به گلگشت چمن یا نه
گهی آری به یاد این تلخ‌کام زهر حرمان را
که مرد از حسرت یک بوسه زان کنج دهن یا نه
برم مشتاق دانم آید و اما نمی‌دانم
که تا آید ز درد هجر خواهم زیستن یا نه

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ندانم می‌کنی گاهی به غربت یاد من یا نه
به خاطر آیدت زین مانده بی‌کس در وطن یا نه
هوش مصنوعی: نمی‌دانم گاهی به یاد من در دوری می‌افتی یا نه، آیا به خاطر می‌آوری این فرد بی‌کس را در وطن یا نه.
ترا در مصر دولت بر سریر عزت آگاهی
ز حال پیر کنعان هست در بیت‌الحزن یا نه
هوش مصنوعی: آیا تو در مصر، بر تخت عزت و احترام نشسته‌ای و از حال پیر کنعان در آن خانه غم خبری داری یا نه؟
به یاران نوت در طرح بزم عشرت افکندن
به خاطر می‌رسد محرومی یار کهن یا نه
هوش مصنوعی: به یاد دوستان تازه، در حال برگزاری جشن و شادمانی هستم و از خود می‌پرسم که آیا خاطره یار قدیمی که دیگر در میان ما نیست، در دلم زنده است یا نه.
به ‌یادت هیچ می‌آید به پاداش وفای تو
ز بیداد بداندیشان کشیدم آنچه من یا نه
هوش مصنوعی: به یاد تو می‌آید که برای وفای تو چه زحمات و رنج‌هایی را از بداندیشان تحمل کرده‌ام.
به گوشت هیچ می‌گوید صبا کان خسته هجران
کشید از دوریت سر در گریبان کفن یا نه
هوش مصنوعی: صدای نسیم به تو می‌گوید که آیا آن که از دوری تو رنج می‌برد، در حال گریه و اندوه سرش را در زیر پوشش مرگ پنهان کرده است یا نه.
به زندان غمت زان خون که می‌نوشم خبرداری
به گاه باده‌پیمایی به گلگشت چمن یا نه
هوش مصنوعی: از غم تو به قدری غصه می‌خورم که به زندان آن دچار شده‌ام. آیا خبر داری که در زمان نوشیدن شراب و گشت و گذار در باغ و چمن، حال من چگونه است یا نه؟
گهی آری به یاد این تلخ‌کام زهر حرمان را
که مرد از حسرت یک بوسه زان کنج دهن یا نه
هوش مصنوعی: گاهی به یاد می‌آورم این روزهای تلخ و دردناک را که انسان‌ها از حسرت یک بوسه در دلتنگی و غم به حال مرگ می‌رسند.
برم مشتاق دانم آید و اما نمی‌دانم
که تا آید ز درد هجر خواهم زیستن یا نه
هوش مصنوعی: می‌دانم که او با اشتیاق به دیدنم خواهد آمد، اما نمی‌دانم تا آن زمان از درد جدایی زنده خواهم ماند یا نه.