گنجور

شمارهٔ ۲۷۲

دلم را یار پیش ما شکسته
به پای گلبن این مینا شکسته
سرشکم قطره صاحب شکوهست
که صدره شوکت دریا شکسته
متاعی بهتر از جنس وفا نیست
کسادی قدر این کالا شکسته
دلی روز جزا باید درستی
که امروز از غم فردا شکسته
چه سازد دل بآن مژگان خونریز
که نشتر در رگ خارا شکسته
بود آن مومیائی عشق کز وی
دلت یابد درستی ناشکسته
ز چشمم میچکد خون تا بکویت
کرا خاری دگر در پا شکسته
چه کار اید ز من در عشق مشتاق
چه دل دستم چو دستم پا شکسته

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم را یار پیش ما شکسته
به پای گلبن این مینا شکسته
هوش مصنوعی: دل من به خاطر یارمان شکسته است، همانطور که گل‌های این باغ پژمرده شده‌اند.
سرشکم قطره صاحب شکوهست
که صدره شوکت دریا شکسته
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که قطره‌ای از آب، به رغم کوچکی‌اش، به خودی خود دارای ارزش و شکوه است. این قطره، نشان‌دهنده‌ی عظمت و شکوه دریا است که در نهایت می‌تواند به دیگران تاثیر بگذارد. به عبارت دیگر، حتی چیزهای کوچک نیز ممکن است نماد بزرگی و عظمت باشند و در عین حال بر دیگران تأثیرگذار شوند.
متاعی بهتر از جنس وفا نیست
کسادی قدر این کالا شکسته
هوش مصنوعی: هیچ چیزی باارزش‌تر از وفاداری وجود ندارد و کم‌ارزشی این نعمت باعث شده است که ارزش آن کاهش یابد.
دلی روز جزا باید درستی
که امروز از غم فردا شکسته
هوش مصنوعی: اگر دل در روز قیامت باید راست و درست باشد، باید امروز از غم فردا نرنجیم و نشکنیم.
چه سازد دل بآن مژگان خونریز
که نشتر در رگ خارا شکسته
هوش مصنوعی: دل چه می‌تواند بکند با آن مژگان زیبا و کشنده، که مانند تیغی در رگ سختی فروریخته است؟
بود آن مومیائی عشق کز وی
دلت یابد درستی ناشکسته
هوش مصنوعی: عشق حیات‌بخش و محکم است که دل تو را به درستی و صفا می‌رساند.
ز چشمم میچکد خون تا بکویت
کرا خاری دگر در پا شکسته
هوش مصنوعی: از چشمانم خون می‌ریزد، به سوی تو ای کس که پایم را شکسته و دیوانه‌ام کرده‌ای. آیا می‌توانی دوباره بر زخم‌های من بگذاری؟
چه کار اید ز من در عشق مشتاق
چه دل دستم چو دستم پا شکسته
هوش مصنوعی: در عشق مشتاق چه کاری از من برمی‌آید، وقتی که دل من مانند پا شکسته است و تسلطی بر او ندارم؟