گنجور

شمارهٔ ۲۶۳

به توان گفتن کدامین عضو از اعضای تو
خوب‌تر از یکدگر باشند سرتا پای تو
بر نتابد رنگ شرک مدعی عشق غیور
بر سر آن کوی جای ما بود یا جای تو
رخ بپایت سوده جا دارد کشد هر دم بخاک
افسر خورشید را از رشک نقش پای تو
جای نازت با رقیبان است هر دم صد نیاز
هست گویا خاصه از بهر من استغنای تو
زان ننالم نیست با من دانمت چون التفات
سوزدم با غیررشک لطف پا برجای تو
میرود زین خاکدان مشتاق و خواهد بوسه‌ای
توشه راه عدم از لعل روح‌افزای تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به توان گفتن کدامین عضو از اعضای تو
خوب‌تر از یکدگر باشند سرتا پای تو
هوش مصنوعی: می‌توان گفت که کدامیک از اعضای بدنت بهتر از بقیه است، زیرا تو به‌طور کلی زیبا و کامل هستی.
بر نتابد رنگ شرک مدعی عشق غیور
بر سر آن کوی جای ما بود یا جای تو
هوش مصنوعی: رنگ نفاق و شرک در عشق، تاب تحمل ندارد. آیا این مکان، محل ما بود یا اینکه متعلق به توست؟
رخ بپایت سوده جا دارد کشد هر دم بخاک
افسر خورشید را از رشک نقش پای تو
هوش مصنوعی: صورت تو آن‌چنان زیباست که هر لحظه باید با خاک افسر خورشید مقایسه شود، چرا که نقش پای تو باعث حسادت خورشید می‌شود.
جای نازت با رقیبان است هر دم صد نیاز
هست گویا خاصه از بهر من استغنای تو
هوش مصنوعی: محبت و زیبایی تو هر لحظه باعث می‌شود که دیگران از تو خواسته‌هایی داشته باشند و این نشان می‌دهد که تو به خاطر من هم، خود را مستقل و بی‌نیاز نگه می‌داری.
زان ننالم نیست با من دانمت چون التفات
سوزدم با غیررشک لطف پا برجای تو
هوش مصنوعی: من از این موضوع شکایت نمی‌کنم، زیرا می‌دانم که وقتی به محبت تو فکر می‌کنم، نمی‌توانم کسی دیگر را به خاطر لطف و محبت تو حسرت ببرم.
میرود زین خاکدان مشتاق و خواهد بوسه‌ای
توشه راه عدم از لعل روح‌افزای تو
هوش مصنوعی: از این دنیای مادی دل‌تنگ و مشتاق به سفر است و در این مسیر به دنبال بوسه‌ای از لعل (جواهر) توست که روحش را زنده کند و برای عبور به دنیای دیگر توشه‌اش باشد.