گنجور

شمارهٔ ۲۶۲

زآنکو نروم بلبلم و جای منست این
خلدوسر کویت قفس است آن چمنست این
یاقوت سرشکم خورد از جای دگر آب
نه لعل بدخشان نه عقیق یمن است این
چشمان تو کز باده نازند سیه مست
آهوی خطا ان و غزال ختن است این
دیریست بجوش آمده از مهر تو مگذر
از نشاء خونم که شراب کهن است این

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زآنکو نروم بلبلم و جای منست این
خلدوسر کویت قفس است آن چمنست این
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه من به باغت نمی‌روم، می‌گویم که جای من همین‌جا است. این قفس، باغ توست و آن چمن نیز متعلق به من است.
یاقوت سرشکم خورد از جای دگر آب
نه لعل بدخشان نه عقیق یمن است این
هوش مصنوعی: اشک‌های من چون یاقوت است که از جای دیگری ریخته شده و این اشک‌ها نه مانند سنگ‌های گرانبهای بدخشان هستند و نه همانند عقیق یمن.
چشمان تو کز باده نازند سیه مست
آهوی خطا ان و غزال ختن است این
هوش مصنوعی: چشمان تو همچون شراب می‌نوشاند و رفته‌رفته مستم می‌کند، مانند آهوهایی که در خطا هستند و غزالی از ختن می‌باشند.
دیریست بجوش آمده از مهر تو مگذر
از نشاء خونم که شراب کهن است این
هوش مصنوعی: مدتی است که عشق تو در وجود من به شدت شعله‌ور شده است؛ از زخم‌های درونم غافل نشو، چرا که دل دردهایم مانند شراب قدیمی و شیرین است.