گنجور

شمارهٔ ۲۵۴

مکن از حرف دشمن بیوفا ترک وفاداران
نه یار است آنکه از حرف غرض کو رنجد از یاران
ندارم با اسیران دگر نسبت بدان قدرم
که در دامت منم سرحلقه خیل گرفتاران
خدا را چاره‌ام کن کامد از دردت بلب جانم
که بدنامی است از بهر طبیبان مرگ بیماران
نسوزم چون بداغ شوق وصلت کافکند آتش
بجان دانه لب تشنه شوق حسرت باران
سیه شد همچو شب روزم ز خوبان این سزای آن
که جوید پرتو مهر و وفا زین ماه رخساران
مزن لاف وفا پیمان ما مشکن مکن کاری
که نه شرط وفا باشد نه آئین وفاداران
دل از وصلش بکن مشتاق کان در گران قیمت
به دست مفلسی کی افتد از جوش خریداران

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مکن از حرف دشمن بیوفا ترک وفاداران
نه یار است آنکه از حرف غرض کو رنجد از یاران
هوش مصنوعی: از سخن دشمن ناباخته دوری کن و به وفاداران پشت نکن. کسی که به خاطر حرف و نیت بد دیگران از دوستانش دلگیر می‌شود، حقیقتاً دوست و یار نیست.
ندارم با اسیران دگر نسبت بدان قدرم
که در دامت منم سرحلقه خیل گرفتاران
هوش مصنوعی: من هیچ نسبتی با دیگر اسیران ندارم، زیرا مقام و جایگاه من نزد تو از همه آن‌ها بالاتر است، چون من در دام تو به عنوان سرآمد و رُکن اصلی همه گرفتارشدگان قرار دارم.
خدا را چاره‌ام کن کامد از دردت بلب جانم
که بدنامی است از بهر طبیبان مرگ بیماران
هوش مصنوعی: خدا به من کمک کن، چون از درد تو به شدت رنج می‌برم و جانم در خطر است. این بدنامی برای من به خاطر بی‌توانی پزشکان در درمان بیماران است.
نسوزم چون بداغ شوق وصلت کافکند آتش
بجان دانه لب تشنه شوق حسرت باران
هوش مصنوعی: من نمی‌سوزم، زیرا آتش شوق دیدارت در دل من شعله‌ور است و مانند دانه‌ای تشنه به باران، حسرت و انتظار تو را در وجودم حس می‌کنم.
سیه شد همچو شب روزم ز خوبان این سزای آن
که جوید پرتو مهر و وفا زین ماه رخساران
هوش مصنوعی: روزهایم به تاریکی شب تبدیل شده است، چونان که عشق و وفا را از زیبایی چهره‌ها می‌طلبم و در این راه مجازات می‌شوم.
مزن لاف وفا پیمان ما مشکن مکن کاری
که نه شرط وفا باشد نه آئین وفاداران
هوش مصنوعی: به خودت اجازه نده که به وفا و پایبندی به پیمان ما افتخار کنی. کاری نکن که نه به شرایط وفاداری مربوط باشد و نه با اصول وفاداران همخوانی داشته باشد.
دل از وصلش بکن مشتاق کان در گران قیمت
به دست مفلسی کی افتد از جوش خریداران
هوش مصنوعی: دل را از اشتیاق و محبت او رها کن، چون عشق به چیزهای گرانبها نصیب هر کسی نمی‌شود و انسان‌های بی‌بضاعت نمی‌توانند به راحتی به آنچه می‌خواهند دست یابند.