شمارهٔ ۲۵۲
شبی روز منست ای از تو روشن چشم داغ من
که گردی انجمن افروز من چشم چراغ من
شبی شور از فروغ مهر شمعافروز داغ من
نه آخر من سیهروز توام چشم و چراغ من
بود خون جگر می بیلب ساقی همان بهتر
که ماند خشک همچون شیشه خالی دماغ من
ز بس کاهیدم از هجرش گرم بیند عجب نبود
که نشناسد مرا یا روز من گیرد سراغ من
ز هر شب امشبم تابوتب افزونست پنداری
که غافل خویش را پرو نه ای زد بر چراغ من
چه فیض از شیشه دل ساغر چشم ترم دارد
کزین مینا نمیآید بجز خون در ایاغ من
زیر سیر گلستان گلهای داغت فارغم دارد
که باشد سینهام زین لاله گلگشت باغ من
سرودم را شنو مشتاق منگر این سیهبختی
که خوشتر از نوای بلبل است آهنگ زاغ من
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شبی روز منست ای از تو روشن چشم داغ من
که گردی انجمن افروز من چشم چراغ من
هوش مصنوعی: شبی است که برای من روشنایی میآورد، و من به خاطر چشمهای تو که دلم را شاد میکند، احساس میکنم که زندگیام پر از نور و روشنایی شده است. چشمهای تو مانند چراغی برای من است که راه را نشان میدهد.
شبی شور از فروغ مهر شمعافروز داغ من
نه آخر من سیهروز توام چشم و چراغ من
هوش مصنوعی: شبی که نور مهر و شمعی گرم دلم را روشن کرد، نه اینکه من در پایان خودم سیاهروز هستم، بلکه تو نور چشم و چراغ زندگی منی.
بود خون جگر می بیلب ساقی همان بهتر
که ماند خشک همچون شیشه خالی دماغ من
هوش مصنوعی: بهتر است که خون دل من بدون اینکه کسی آن را بچشد بماند تا اینکه به مانند یک شیشه خالی و بیمحتوا باقی بماند.
ز بس کاهیدم از هجرش گرم بیند عجب نبود
که نشناسد مرا یا روز من گیرد سراغ من
هوش مصنوعی: چون به خاطر دوری از او خیلی غمگین و افسرده شدهام، جای تعجب نیست که او مرا نشناسد یا در روزی به یاد من نیفتد.
ز هر شب امشبم تابوتب افزونست پنداری
که غافل خویش را پرو نه ای زد بر چراغ من
هوش مصنوعی: امشب بیشتر از هر شب دیگر احساس هیجان و شور و شوق دارم. انگار که در تاریکی شب، کسی به طور ناخواسته و غافل به پروانهای که دور چراغ من میچرخد، آسیب زده باشد.
چه فیض از شیشه دل ساغر چشم ترم دارد
کزین مینا نمیآید بجز خون در ایاغ من
هوش مصنوعی: دل من مثل یک شیشه است که چشمهای خیس من از آن سرازیر شده و هیچ چیزی جز خون در این ظرف نمیریزد.
زیر سیر گلستان گلهای داغت فارغم دارد
که باشد سینهام زین لاله گلگشت باغ من
هوش مصنوعی: زیر سایهی گلستان، گلهای عاشقانهام آرامش میدهند و باعث میشوند سینهام از این لالهها، زینتبخش باغ من، پر شود.
سرودم را شنو مشتاق منگر این سیهبختی
که خوشتر از نوای بلبل است آهنگ زاغ من
هوش مصنوعی: شنونده عزیز، به این آهنگ من توجه کن و نگران وضعیت نزار من نباش. این آهنگ، زیباییاش حتی از آواز بلبل هم دلانگیزتر است، هرچند که من، به مانند زاغ، در دریای غم به سر میبرم.