گنجور

شمارهٔ ۲۴۷

گشت یارم یار غیر آئین یاری را ببین
شد بدشمن دوست رسم دوستداریرا ببین
ساخت عمری با رقیبان و دمی با ما نساخت
سازگاری را نگر ناسازگاری را ببین
کشت‌زار آخر بجرم زاریم آن سندگل
زاریم کرد این اثر تأثیر زاری را ببین
از گل‌افزون پیش آن گل عزت اغیار و ما
خوارتر در راهش از خاریم خواری را ببین
اوستاند جان بقهر و من سپارم جان بعجز
جان‌ستانیرا نظرکن جان‌سپاری را ببین
گشت آن امیدگاه امیدواران را وز او
من هنوز امیدوار امیدواری را ببین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گشت یارم یار غیر آئین یاری را ببین
شد بدشمن دوست رسم دوستداریرا ببین
هوش مصنوعی: یار من دچار تغییرات شده و دیگر به روش دوست‌داری رفتار نمی‌کند. به او نگاه کن که چگونه به دشمنی با دوستان پرداخته است.
ساخت عمری با رقیبان و دمی با ما نساخت
سازگاری را نگر ناسازگاری را ببین
هوش مصنوعی: طول عمر را در کنار رقبای خود گذرانیدم، اما حتی یک لحظه هم با من کنار نیامدند. دوستی و هماهنگی را ببین و معنادار بودن ناسازگاری را درک کن.
کشت‌زار آخر بجرم زاریم آن سندگل
زاریم کرد این اثر تأثیر زاری را ببین
هوش مصنوعی: در کشت‌زار آخری که به خاطر احساساتی که دارم، درختان زار زار می‌کارم. این همراهی با احساساتم، تأثیر غمگین و عمیقی را بر جای می‌گذارد. ببین چقدر این تأثیر زاری واضح است.
از گل‌افزون پیش آن گل عزت اغیار و ما
خوارتر در راهش از خاریم خواری را ببین
هوش مصنوعی: بیش از آن که ما در آغوش گل و زیبایی باشیم، در مقابل آن، ما و سایرین به اندازه خار و زحمت در مسیرش هستیم. این واقعیت را درک کن که مقام و عظمت او ما را به ذلت و حقارت می‌کشاند.
اوستاند جان بقهر و من سپارم جان بعجز
جان‌ستانیرا نظرکن جان‌سپاری را ببین
هوش مصنوعی: درد و زجر من ناشی از قهر و غضب توست، و من در این وضعیت ناتوانی، جان خود را به دست تو سپرده‌ام. به این وضعیت نگاه کن و ببین چگونه جانم را به تو تقدیم کرده‌ام.
گشت آن امیدگاه امیدواران را وز او
من هنوز امیدوار امیدواری را ببین
هوش مصنوعی: امید کسانی که امیدوارند به پایان رسیده و از آن دنیای امید، من هنوز منتظر دیدن امید و آرزوهایم هستم.