شمارهٔ ۲۳۱
هم اول کاش از کویت من افکار میرفتم
چو میرفتم زا جورت آخر و ناچار میرفتم
نیم مرغی که ارزم صحبت صیاد را ورنه
به پای خود به سوی دام از گلزار میرفتم
به کویت با کم از کس نیست آن مرغم که صدباره
ز گلشن رفته بودم گر ز جور خار میرفتم
ز غشقم در گمان افتادهاند ای کاش از کویت
دو روزی بهر خاطرجمعی اغیار میرفتم
سرآمد عمر من مشتاق در راهش که تا بودم
همین میآمدم زآن کو و دیگر بار میرفتم
شمارهٔ ۲۳۰: چو فارغ در گرفتاری ز جور خار و خس باشمشمارهٔ ۲۳۲: دم مردن از آن با غیر یار آمد به بالینم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هم اول کاش از کویت من افکار میرفتم
چو میرفتم زا جورت آخر و ناچار میرفتم
هوش مصنوعی: ای کاش از ابتدا با افکار تو وداع میکردم و میرفتم، تا اینکه در انتها با قلبی شکسته و ناخواسته از تو جدا شوم.
نیم مرغی که ارزم صحبت صیاد را ورنه
به پای خود به سوی دام از گلزار میرفتم
هوش مصنوعی: من به خاطر اینکه صحبتهای صیاد را شنیدم، حالا از مسیر خود منحرف شدهام. وگرنه اگر این صحبتها نبود، به سادگی به سوی دام در مرتع میرفتم.
به کویت با کم از کس نیست آن مرغم که صدباره
ز گلشن رفته بودم گر ز جور خار میرفتم
هوش مصنوعی: به خاطر تو هیچ چیز دیگری برای من اهمیت ندارد. من که بارها از باغ و گلها دور شدهام، اگر بر اثر طعنهها و مشکلاتی که در زندگی میکشیدم هم دور شوم، باز هم تو را فراموش نکردهام و به یاد تو هستم.
ز غشقم در گمان افتادهاند ای کاش از کویت
دو روزی بهر خاطرجمعی اغیار میرفتم
هوش مصنوعی: از عشق من، دیگران به اشتباه افتادهاند. ای کاش به خاطر آرامش دیگران، دو روزی از کوی تو دور میشدم.
سرآمد عمر من مشتاق در راهش که تا بودم
همین میآمدم زآن کو و دیگر بار میرفتم
هوش مصنوعی: عمر من در حسرت مسیر او به پایان رسید، زیرا در تمام مدت زندگیام به دنبال او آمده و بارها و بارها از آنجا رفته بودم.