گنجور

شمارهٔ ۲۱۹

ای کس من در جهان گر جز تو کس می‌داشتم
شِکوه می‌کردم ز جورت تا نفس می‌داشتم
از کمین برخواست صیاد وز ره برچید دام
ز آشیان ای کاش راهی در قفس می‌داشتم
نالهٔ من بس ضعیف و محمل او دور کاش
جا به پای ناقه‌اش همچون جرس می‌داشتم
کی به رندی می‌زدم از شحنه‌ام گر بود باک
می نمی‌خوردم اگر بیم از عسس می‌داشتم
نیستم بی‌خانمان از بیم برق خانه‌سوز
آشیان می‌بستم از یک مشت خس می‌داشتم
بر لبم مهر سکوت از ذوق خاموشی مدان
می‌زدم فریاد گر فریادرس می‌داشتم
کامیاب اغیار مشتاق از لبش من نیز کاش
ریزه‌ای زین شهد قسمت چون مگس می‌داشتم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کس من در جهان گر جز تو کس می‌داشتم
شِکوه می‌کردم ز جورت تا نفس می‌داشتم
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا غیر از تو کسی را داشتم، از رفتار زشت تو شکایت می‌کردم تا زمانی که زنده بودم.
از کمین برخواست صیاد وز ره برچید دام
ز آشیان ای کاش راهی در قفس می‌داشتم
هوش مصنوعی: صیاد از کمینگاه خارج شد و دام‌هایش را از لانه برچید. ای کاش راهی به قفس داشتم.
نالهٔ من بس ضعیف و محمل او دور کاش
جا به پای ناقه‌اش همچون جرس می‌داشتم
هوش مصنوعی: نالهٔ من بسیار ضعیف است و نشان آن دور است. کاش که مانند صدای ناقه، توانایی و توان را داشتم تا صدایم به گوش‌ها برسد.
کی به رندی می‌زدم از شحنه‌ام گر بود باک
می نمی‌خوردم اگر بیم از عسس می‌داشتم
هوش مصنوعی: زمانی که به رندی و ناپاکی مشغول بودم، اگر از کسی مانند شحنه (حاکم یا پاسبان) نترسیدم، هیچ نگرانی از نوشیدن میگسار نداشتم. در واقع، اگر می‌ترسیدم که کسی مرا تحت نظر دارد، به راحتی نمی‌توانستم این لذت را تجربه کنم.
نیستم بی‌خانمان از بیم برق خانه‌سوز
آشیان می‌بستم از یک مشت خس می‌داشتم
هوش مصنوعی: من به خاطر ترس از آتش سوزاننده خانه، بی‌سرپناه نیستم و برای خود آشیانه‌ای از استخوان‌ها و خاکسترها ساختم.
بر لبم مهر سکوت از ذوق خاموشی مدان
می‌زدم فریاد گر فریادرس می‌داشتم
هوش مصنوعی: بر لبانم علامت سکوت وجود دارد و از شادی خاموشی هیچ صدایی نمی‌زنم، اگر کسی بود که به فریاد من پاسخ دهد، حتماً فریاد می‌زدم.
کامیاب اغیار مشتاق از لبش من نیز کاش
ریزه‌ای زین شهد قسمت چون مگس می‌داشتم
هوش مصنوعی: دیگران از لب او طعم شیرین عشق را می‌چشند و من هم آرزو می‌کنم که کاش می‌توانستم حتی اندکی از این شهد را مانند مگسی بچشیم.