گنجور

شمارهٔ ۲۱۸

بی تو بتان را چه سرور ای صنم
بتکده را بی تو چه شور ای صنم
یافته از موی تو و روی تو
دیر و حرم ظلمت و نور ای صنم
بت‌شکنی پیشه کند بت‌تراش
گر کنی از پرده ظهور ای صنم
پر ز بتان بتکده اما چو تو
نیست بتی مست غرور ای صنم
برهمنان گرد تو و من تو را
چند کنم سجده ز دور ای صنم
موسیم از بتکده نور تو را
دیده نه در وادی طور ای صنم
کافر عشق توام و نام تو است
ورد لبم تا لب گور ای صنم
ناله مشتاق به بتخانه‌ها
از غمت انداخته شور ایصنم

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بی تو بتان را چه سرور ای صنم
بتکده را بی تو چه شور ای صنم
هوش مصنوعی: بدون تو، حتی بت‌ها نیز خوشحال نیستند، ای معشوق! و در این میخانه، بدون حضور تو، چه شور و شوقی می‌تواند وجود داشته باشد؟
یافته از موی تو و روی تو
دیر و حرم ظلمت و نور ای صنم
هوش مصنوعی: نتیجه‌ای که از چهره و موی تو به دست آمده، شعله‌ای از نور و سایه تاریکی در مکانی مقدس است، ای معشوق.
بت‌شکنی پیشه کند بت‌تراش
گر کنی از پرده ظهور ای صنم
هوش مصنوعی: اگر مجسمه‌ساز را به این کار واداری که بت‌ها را بشکند، باید تو هم از پس پرده‌ها بیرون بیایی، ای معشوق.
پر ز بتان بتکده اما چو تو
نیست بتی مست غرور ای صنم
هوش مصنوعی: در این دنیا پر از زیبایی‌ها و معشوقان، تنها تو هستی که مانند هیچ‌کدام نیستی؛ تو مست از غرور و خودخواهی هستی، ای زیبای دلربا.
برهمنان گرد تو و من تو را
چند کنم سجده ز دور ای صنم
هوش مصنوعی: ای معشوق، دور از تو سجده‌ها و عبادت‌هایم چه فایده‌ای دارد؟ من و تو همواره در کنار هم هستیم، پس چرا تلاش کنم تو را از دور پرستش کنم؟
موسیم از بتکده نور تو را
دیده نه در وادی طور ای صنم
هوش مصنوعی: من از معبد خدایان، نور تو را مشاهده کرده‌ام، نه از کوه طور، ای دلبر.
کافر عشق توام و نام تو است
ورد لبم تا لب گور ای صنم
هوش مصنوعی: من به عشق تو کافر شده‌ام و نام تو دائماً بر زبانم جاری است، حتی تا دم مرگم ای معشوق من.
ناله مشتاق به بتخانه‌ها
از غمت انداخته شور ایصنم
هوش مصنوعی: ناله‌های عاشقانه به معبد زیبارویان، از غم تو شور و حال را به من بخشیده است.