گنجور

شمارهٔ ۱۸۸

گیرم که بر آن عارض گلگون نگرد کس
محرومی حسرت نگران چو نگرد کس
بس کن ستم ای ترک جفا پیشه مبادا
غافل کشد آهی و بگردون نگرد کس
چینم چه گل از گلشن روی تو که حیرت
افزون شودش هر قدر افزون نگرد کس
شادیم بزندان محبت که ندارد
همچون قفس آن رخنه که بیرون نگرد کس
راهیست ره عشق که تا چشم کند کار
صد دجله روان هر طرف از خون نگرد کس
خود تافته صدبار عنان بر سر فرهاد
شیرین که نمیخواست به گلگون نگرد کس
کی بس کندش طعنه مگر بر رخ لیلی
از روزنه دیده مجنون نگرد کس
مشتاق نهان ساخته‌ام زخم دل اما
ترسم که باین دیده پرخون نگرد کس

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گیرم که بر آن عارض گلگون نگرد کس
محرومی حسرت نگران چو نگرد کس
هوش مصنوعی: نمی‌توانم بپذیرم که حتی اگر کسی بر آن صورت زیبا نرسد، هیچ‌کس به خاطر آن حسرت نمی‌خورد.
بس کن ستم ای ترک جفا پیشه مبادا
غافل کشد آهی و بگردون نگرد کس
هوش مصنوعی: ای ترک سخت‌دل، دیگر ستم را بس کن! مبادا غافلانه آهی از دلت برآید و به خاطر آن، هیچ کسی در دنیا از دست نرود.
چینم چه گل از گلشن روی تو که حیرت
افزون شودش هر قدر افزون نگرد کس
هوش مصنوعی: من چه گلی از باغ زیبایی تو می‌چینم که هرچقدر بیشتر از آن بگویم، شگفتی‌ام بیشتر می‌شود و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را درک کند.
شادیم بزندان محبت که ندارد
همچون قفس آن رخنه که بیرون نگرد کس
هوش مصنوعی: ما خوشحالیم که در زنجیر محبت هستیم، چرا که مانند قفس، هیچ کس نمی‌تواند از آن بیرون برود و هیچ‌گونه خللی در این محبت وجود ندارد.
راهیست ره عشق که تا چشم کند کار
صد دجله روان هر طرف از خون نگرد کس
هوش مصنوعی: راه عشق مسیری است که تا زمانی که چشم آن را ببیند، در هر سوی آن صدها دجله (رودخانه) از خون جاریست و هیچ کس به سمت آن نمی‌آید.
خود تافته صدبار عنان بر سر فرهاد
شیرین که نمیخواست به گلگون نگرد کس
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فرهاد، با تمام تلاش‌ها و عزم راسخی که دارد، نمی‌خواهد به خاطر عشق به شیرین، دچار غم و غصه شود و زندگی‌اش را تحت تأثیر قرار دهد. او به رغم مشکلات و چالش‌ها، همچنان نمی‌خواهد به دیگران اجازه دهد که او را از هدفش دور کنند یا احساس ناراحتی کند.
کی بس کندش طعنه مگر بر رخ لیلی
از روزنه دیده مجنون نگرد کس
هوش مصنوعی: هیچ‌کس جز مجنون از روزنه چشمش به لیلی طعنه نمی‌زند و دیگران نمی‌توانند به او ایراد بگیرند.
مشتاق نهان ساخته‌ام زخم دل اما
ترسم که باین دیده پرخون نگرد کس
هوش مصنوعی: دل پر از درد و زخم دارم که هر کسی به آن پی نبرد. اما می‌ترسم که چشمانم، پر از اشک و خون، راز من را فاش کند.