شمارهٔ ۱۷۸
زآن مبتلای هجرت عشرت طلب نباشد
کز پی شب غمت را روز طرب نباشد
سرگرم آتش عشق در هیچ شب نباشد
گو تا بروز چون شمع در تاب و تب نباشد
غیر از دیار عشق و جز کوی مهوشان نیست
جائی که روز نبود آنجا که شب نباشد
درد طلب گرش هست طالب رسد بمطلوب
گو در ره تو ما را پای طلب نباشد
نخلی که کام تلخی شیرین نگردد از وی
حاصل چه زین که بارش غیر از رطب نباشد
بزم رقیب روشن دور از تو تیره اینجاست
جائی که نور و ظلمت از روز شب نباشد
در کشور محبت عشرت مجو که آنجا
ساز و نشاط نبود برگ و طرب نباشد
افکن بدوست مشتاق کارت که غیرتسلیم
از بنده پیش مولا شرط ادب نباشد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زآن مبتلای هجرت عشرت طلب نباشد
کز پی شب غمت را روز طرب نباشد
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر عشق و محبت، راه هجرت را انتخاب کرده، نباید امیدوار باشد که در پی شب غم و اندوهش، روز شادی و سرور بیابد.
سرگرم آتش عشق در هیچ شب نباشد
گو تا بروز چون شمع در تاب و تب نباشد
هوش مصنوعی: در آتش عشق، هر شب نباید راکد و بیتحرک باشی، زیرا در روز باید مانند شمع به فعالیت و جنبوجوش ادامه دهی.
غیر از دیار عشق و جز کوی مهوشان نیست
جائی که روز نبود آنجا که شب نباشد
هوش مصنوعی: به جز سرزمین عشق و مکانی که محبوبان در آن هستند، جایی نیست که روز وجود داشته باشد، همانطور که جایی نیست که شب وجود نداشته باشد.
درد طلب گرش هست طالب رسد بمطلوب
گو در ره تو ما را پای طلب نباشد
هوش مصنوعی: اگر کسی در پی درمان درد خود باشد و به هدفش برسد، باید بداند که در این راه ما با تمام وجود پیگیر و خواهان نیستیم.
نخلی که کام تلخی شیرین نگردد از وی
حاصل چه زین که بارش غیر از رطب نباشد
هوش مصنوعی: نخلی که میوههای تلخی دارد، هیچ سودی ندارد، زیرا ثمرهاش جز خرما نیست.
بزم رقیب روشن دور از تو تیره اینجاست
جائی که نور و ظلمت از روز شب نباشد
هوش مصنوعی: محفل حریفان روشن و باصفاست، اما دور از تو، همه چیز تیره و تار است. جایی که بین روشنی و تاریکی تمایزی نیست و روز و شب یکسان شدهاند.
در کشور محبت عشرت مجو که آنجا
ساز و نشاط نبود برگ و طرب نباشد
هوش مصنوعی: در سرزمین عشق و محبت، به دنبال خوشی و شادمانی نباش، زیرا در آنجا خبری از ساز و شادی و نشاط نیست.
افکن بدوست مشتاق کارت که غیرتسلیم
از بنده پیش مولا شرط ادب نباشد
هوش مصنوعی: به او بگو که به خاطر علاقهام به تو، تمام تلاش خود را میکنم؛ زیرا نشان دادن علاقه و احترام به تو، از هر گونه تسلیم در برابر مولایم، از ادب به دور است.