گنجور

شمارهٔ ۱۷

ما حریف غم و پیمانه کشی پیشه ما
دیده ما قدح ما دل ما شیشه ما
چه از آن مه عوض مهر بجز کین طلبم
که جفا پیشه او گشت و وفا پیشه ما
مادر این بادیه آن خار بن تشنه لبیم
که رهین نمی از خاک نشد ریشه ما
مشکل عشق به فکرت نشود طی ورنه
رخنه در سنگ کند ناخن اندیشه ما
چه ضرور است به سنگی رسد از ما زخمی
باش گو سست‌تر از ناخن ما تیشه ما
مستی ما بود از خون دل آن روز مباد
که تنک‌مایه از این باده شود شیشه ما
منع ما چد کنی این همه مشتاق که هست
عشق بازی فن ما باده کشی پیشه ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما حریف غم و پیمانه کشی پیشه ما
دیده ما قدح ما دل ما شیشه ما
هوش مصنوعی: ما در برابر غم و اندوه، به نوشیدن و خوش‌گذرانی مشغولیم. چشم‌هایمان به جام شراب دوخته شده و دل‌مان مانند شیشه‌ای است که آسیب‌پذیر است.
چه از آن مه عوض مهر بجز کین طلبم
که جفا پیشه او گشت و وفا پیشه ما
هوش مصنوعی: از آن معشوق که زیبایی‌اش را دوست داشتم، جز کینه‌توزی چیزی نمی‌طلبم، چرا که او به ما جفا کرد و ما به او وفادار ماندیم.
مادر این بادیه آن خار بن تشنه لبیم
که رهین نمی از خاک نشد ریشه ما
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که ما از آن سرزمین دور و دشوار آمده‌ایم و همچون یک گیاه ریخت شناس شده و بی‌نهایت تشنه به آب هستیم. ما که ریشه‌امان در خاک قرار نگرفته، همچنان در جستجوی آب و زندگی هستیم و به نوعی به این مکان وابسته‌ایم.
مشکل عشق به فکرت نشود طی ورنه
رخنه در سنگ کند ناخن اندیشه ما
هوش مصنوعی: اگر در عشق به فکرت نپردازی، ممکن است مشکلاتی پیش بیاید که حتی می‌تواند به تفکرات عمیق و محکم ما آسیب بزند.
چه ضرور است به سنگی رسد از ما زخمی
باش گو سست‌تر از ناخن ما تیشه ما
هوش مصنوعی: چه نیازی است که ما به سنگی آسیب برسانیم، در حالی که ابزار ما حتی از ناخن ضعیف‌تر است؟
مستی ما بود از خون دل آن روز مباد
که تنک‌مایه از این باده شود شیشه ما
هوش مصنوعی: مستی ما ناشی از غم و درد دل است و امیدواریم آن روزی نرسد که افرادی کم‌مایه و سطحی‌نگر بتوانند از این نوشیدنی ارزشمند ما استفاده کنند.
منع ما چد کنی این همه مشتاق که هست
عشق بازی فن ما باده کشی پیشه ما
هوش مصنوعی: چرا مانع کسانی می‌شوی که این‌قدر عاشق هستند؟ عشق ورزیدن هنر ماست و نوشیدن باده شغل ما.