بخش ۵
کلیله گفت: شنودم آنچه بیان کردی، لکن به عقل خود رجوع کن و بدان که هر طایفهای را منزلتی است، و ما از آن طبقه نیستیم که این درجات را مرشح توانیم بود و در طلب آن قدم توانیم گزارد.
تو سایهای، نشوی هرگز آسمانافروز
تو که گلی، نشوی هرگز افتاب اندای
بخش ۴: دمنه گفت: بدانستم لکن هرکه به ملوک نزدیکی جوید برای طمع قوت نباشد که شکم به هرجای و به هرچیز پر شود:بخش ۶: دمنه گفت: مراتب میان اصحاب مروّت و ارباب همّت مشترک و متنازع است. هرکه نفس شریف دارد خویشتن را از محل وضیع به منزلت رفیع میرساند، و هرکهرا رای ضعیف و عقل سخیف است از درجت عالی به رتبت خامل گراید. و بر رفتن بر درجات شرف بسیار موونتست و فروآمدن از مراتب عز اندک عوارض، چه سنگ گران را به تحمل مشقت فراوان از زمین بر کتف توان نهاد و بی تجشم زیادت به زمین انداخت. و هرکه در کسب بزرگی مرد بلند همت را موافقت ننماید معذور است که
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کلیله گفت: شنودم آنچه بیان کردی، لکن به عقل خود رجوع کن و بدان که هر طایفهای را منزلتی است، و ما از آن طبقه نیستیم که این درجات را مرشح توانیم بود و در طلب آن قدم توانیم گزارد.
هوش مصنوعی: کلیله گفت: من آنچه را که گفتی شنیدم، اما به عقل خود رجوع کن و به خاطر بسپار که هر گروهی جایگاهی دارد و ما از آن گروه نیستیم که بتوانیم به آن درجات برسیم و بتوانیم در جستوجوی آن قدم بگذاریم.
تو سایهای، نشوی هرگز آسمانافروز
تو که گلی، نشوی هرگز افتاب اندای
هوش مصنوعی: تو مانند سایهای هستی که هرگز نمیتوانی به آسمان درخشان تبدیل شوی و همانطور که گلی هستی، هرگز نمیتوانی به نور خورشید برسندی.
حاشیه ها
1392/03/05 17:06
امین کیخا
شعر فراهنجار و فوق العاده زیباست میگوید توکه از جنس سایه ای هرگز روشنی اسمان نمی شوی و تو که نهاد گلی داری به اندودن خورشید نمی رسی ، در لت اول ان سایه اصلن در کار روشنی نیست ولی در لت دوم هر چند گل برای گل اندود به کار می رود باز برای اندودن خورشید در بام اسمان نیست

نصرالله منشی