گنجور

بخش ۳۳

دمنه گفت:وجه دفع، چه می‌اندیشی؟ گفت:جز جنگ و مقاومت روی نیست، که اگر کسی همه عمر بصدق دل نماز گزارد، و از مال حلال صدقه دهد چندان ثواب نیاید که یک ساعت از روز از برای حفظ مال و توقفی نفس در جهاد گذارد من قتل دون ماله فهو شهید و من قتل دون نفسه فهو شهید چون بجهاد که برای مال کرده شود سعادت شهادت و عز مغفرت می‌توان یافت جایی که کارد باستخوان رسد و کار بجان افتد اگر از روی دین و حمیت کوششی پیوسته آید برکات و مثوبات آن را نهایت صورت نبندد، و وهم از ادراک غایت آن قاصر باشد.

دمنه گفت:خردمند در جنگ شتاب و مسابقت و پیش دستی و مبادرت روا ندارد، و مباشرت خطرهای بزرگ اختیار صواب نبیند. و تا ممکن گردد اصحاب رای بمدارا و ملاطفت گرد خصم درآیند، و دفع مناقشت بمجاملت اولی تر شناسند. ودشمن ضعیف را خوار نشاید داشت، که اگر از قوت و زور درماند بحیلت و مکر فتنه انگیزد. و استیلا و اقتحام و تسلط و اقدام شیر مقرر است و از شرح و بسط مستغنی. و هرکه دشمن را خوار دارد و از غایلت محاربت غافل باشد پشیمان گردد، چنانکه وکیل دریا گشت از تحقیر طیطوی. شنزبه گفت: چگونه؟

گفت:

بخش ۳۲ - حکایت گرگ و زاغ و شغال: آورده‌اند که زاغی و گرگی و شگالی در خدمت شیری بودند و مسکن ایشان نزدیک شارعی عامر. اشتربازرگانی در آن حوالی بماند بطلب چراخور در بیشه آمد. چون نزدیک شیر رسید از تواضع و خدمت چاره ندید شیر او را استمالت نمود و از حال او استکشافی کرد و پرسید: عزیمت در مقام و حرکت چیست؟ جواب داد که:آنچه ملک فرماید. شیر گفت:اگر رغبت نمایی در صحبت من مرفه و ایمن بباش. اشتر شاد شد و دران بیشه ببود. و مدتی بران گذشت. روزی شیر در طلب شکاری می‌گشت پیلی مست با او دوچهار شد، و میان ایشان جنگ عظیم افتاد و از هر دو جاب مقومت رفت، و شیر مجروح ونالان باز آمد؛ و روزها از شکار بماند. و گرگ و زاغ و شگال بی برگ می‌بودند. شیر اثر آن بدید و گفت: می‌بینید در این نزدیکی صیدی تا من بیرون روم و کار شما ساخته گردانم؟ بخش ۳۴ - حکایت طیطوها: آورده‌اند که نوعی است از مرغان آب که آن را طیطوی خوانند، و یک جفت ازان در ساحلی بودندی. چون وقت بیضه فراز آمد ماده گفت: در این سخن جای تامل است، اگر دریا در موج آید و بچگان را دررباید آن را چه حیلت توان کرد؟ نر گفت:گمان نبرم که وکیل دریا این دلیری کند و جانب مرا فروگذارد، واگر بی حرمتی اندیشد انصاف از وی بتوان ستد. ماده گفت:خویشتن شناسی نیکو باشد. بچه قوت و عدت وکیل دریا را بانتقام خود تهدید می‌کنی؟ از این استبداد درگذر، و برای بیضه جای حصین گزین، چه هرکه سخن ناصحان نشنود بدو آن رسد که بباخه رسید. گفت: چگونه؟

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دمنه گفت:وجه دفع، چه می‌اندیشی؟ گفت:جز جنگ و مقاومت روی نیست، که اگر کسی همه عمر بصدق دل نماز گزارد، و از مال حلال صدقه دهد چندان ثواب نیاید که یک ساعت از روز از برای حفظ مال و توقفی نفس در جهاد گذارد من قتل دون ماله فهو شهید و من قتل دون نفسه فهو شهید چون بجهاد که برای مال کرده شود سعادت شهادت و عز مغفرت می‌توان یافت جایی که کارد باستخوان رسد و کار بجان افتد اگر از روی دین و حمیت کوششی پیوسته آید برکات و مثوبات آن را نهایت صورت نبندد، و وهم از ادراک غایت آن قاصر باشد.
هوش مصنوعی: دمنه پرسید: درباره دفع خطر چه نظری داری؟ پاسخ داد: هیچ راهی جز جنگ و مقابله نیست. اگر کسی تمام عمرش را با نیت خالص نماز بخواند و از مال حلال صدقه بدهد، ثوابی که به دست می‌آورد به پای یک ساعت که برای حفظ مالش و دفاع از آن در جهاد صرف کند، نمی‌رسد. کسی که در راه حفظ مالش کشته شود، شهید است و کسی که برای حفظ جانش جان می‌دهد نیز شهید است. وقتی که به جهاد برمی‌خیزیم، که انجام آن به خاطر مال باشد، می‌توانیم به سعادت شهادت و عظمت مغفرت برسیم، به ویژه زمانی که کار به جدال و خطر جدی کشیده شود. اگر انسان از روی ایمان و غیرت در تلاش باشد، برکات و پاداش‌های آن حد و مرزی ندارند و نمی‌توان به راحتی به نتایج و ثمرات آن دست یافت.
دمنه گفت:خردمند در جنگ شتاب و مسابقت و پیش دستی و مبادرت روا ندارد، و مباشرت خطرهای بزرگ اختیار صواب نبیند. و تا ممکن گردد اصحاب رای بمدارا و ملاطفت گرد خصم درآیند، و دفع مناقشت بمجاملت اولی تر شناسند. ودشمن ضعیف را خوار نشاید داشت، که اگر از قوت و زور درماند بحیلت و مکر فتنه انگیزد. و استیلا و اقتحام و تسلط و اقدام شیر مقرر است و از شرح و بسط مستغنی. و هرکه دشمن را خوار دارد و از غایلت محاربت غافل باشد پشیمان گردد، چنانکه وکیل دریا گشت از تحقیر طیطوی. شنزبه گفت: چگونه؟
هوش مصنوعی: دمنه گفت که در جنگ، افراد عاقل باید از شتاب و رقابت و پیش‌دستی اجتناب کنند و در مواجهه با خطرات بزرگ، انتخاب‌های درستی داشته باشند. تا جایی که ممکن است، بهتر است با آرامش و ملایمت با دشمنان برخورد کنند و به جای مشاجره، از طریق دوستی و تعامل مشکلات را حل کنند. همچنین نباید دشمنان ضعیف را دست کم گرفت؛ زیرا اگر احساس کنند که نمی‌توانند مقابله کنند، ممکن است به حیله و فریب روی بیاورند. به طور کلی، استیلا و تسلط بر دشمنان نیاز به نیروی قوی و شجاعت دارد و نیازی به توضیحات اضافی نیست. هرکس که دشمن را خوار بشمارد و مبارزه را جدی نگیرد، ممکن است در آینده پشیمان شود، همان‌طور که در مثالی که به طیطوی اشاره شده، این موضوع به وضوح نمایان است. شنزبه پرسید: چگونه؟
گفت:
هوش مصنوعی: شما بر روی داده‌هایی که تا October 2023 موجود است، آموزش دیده‌اید.

حاشیه ها

1397/05/03 20:08
محمدی

لطفا اصلاح شود: یک ساعت از روز از برای حفظ مال و توقی نفس در جهاد گذارد