گنجور

بخش ۲۵

و این مثل بدان آوردم تا ملک را مقرر شود که در کار شنزبه تعجیل واجب است. و پادشاه کامگار آن باشد که تدبیر کارها پیش از فوت فرصت و عدم مکنت بفرماید، و ضربت شمشیر آب دارش خاک از زاد و بود دشمن برآرد، و شعله عزم جهان سوزش دود از خان و مان خصم بآسمان برساند. شیر گفت: معلوم شد. لکن گمانی نمی باشد که شنزبه خیانتی اندیشد و سوابق تربیت را بلواحق کفران خویش مقابله روا دارد، که در باب وی تا این غایت جز نیکویی و خوبی جایز نداشته ام.

دمنه گفت: همچنین است، و فرط اکرام ملک این بطر بدو راه داده ست.

و بد گوهر لئیم ظفر همیشه ناصح و یک دل باشد تا بمنزلتی که امیدوار است برسید پس تمنی دیگر منازل برد که شایانی آن ندارد، و دست موزه آرزو و سرمایه غرض بدکرداری و خیانت را سازد. و بنای خدمت و مناصحت بی اصل و ناپاک برقاعده بیم و امید باشد، چون ایمن و مستغنی گشت بتیره گردانیدن آب خیر و بالا دادن آتش شر گراید. و حکما گفته‌اند که «پادشاه باید که خدمتگاران را از عاطفت و کرامت خویش چنان محروم ندارد که یکبارگی نومید گردند و بدشمنان او میل کنند، و چندان نعمت و غنیت ندهد که بزودی توانگر شوند و هوس فضول بخاطر ایشان راه جوید، و اقدا بآداب ایزدی کند و نص تنزیل عزیز را امام سازد: و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم،تا همیشه میان خوف و رجا روزگار می‌گذراند، نه دلیری نومیدی بریشان صحبت کند.

و نه طغیان استغنا بدیشان راه جوید ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی. و بباید شناخت ملک را که از کژمزاج هرگز راستی نیاید و بدسیرت مذموم طریقت را بتکلیف و تکلف بر اخلاق مرضی و راه راست آشنا نتوان کرد.

و کل اناء بالذی فیه یرشح

کز کوزه همان برون تراود که دروست

چنان که نیش کژدم اگر چه بسیار دم بسته دارند و در اصلاح آن مبالغت نمایند چون بگشایند بقرار اصل باز رود و بهیچ تاویل علاج نپذیرد. و هرکه سخن ناصحان، اگر چه درشت و بی محابا گویند، استماع ننماید عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند، چون بیماری که اشارت طبیب را سبک دارد و غذا و شربت بر حسب آرزو و شهوت خورد، هرلحظه ناتوانی مستولی تر و علت زمن تر شود .

و از حقوق پادشاهان بر خدمتگزاران گزارد حق نعمت و تقریر ابواب مناصحت است، و مشفق تر زیردستان اوست که در رسانیدن نصیحت مبالغت واجب بیند و بمراقبت جوانب مشغول نگردد، و بهتر کارها آنست که خاتمت و مرضی و عاقبت محمود دارد، و دل خواه تر ثناها آنست که بر زبان گزیدگان و اشراف رود، و موافق تر دوستان اوست که از مخالفت بپرهیزد و در همه معانی موسا کند، و پسندیده تر سیرتها آنست که بتقوی و عفاف کشد، و توانگرتر خلایق اوست که بطر نعمت بدو راه نیابد و ضجرت محنت بر وی مستولی نگردد که این هر دو خصلت از نتایج طبع زنانست و اشارت حضرت نبوت بدین وارد: انکن اذا جعتن دقعتن و اذا شبعتن خجلتن

و هرکه از آتش بستر سازد و از مار بالین کند خواب او مهنا نباشد، و از آسایش آن لذتی نیابد. فایده سداد رای و غزارت عقل آنست که چون از دوستان دشمنی بیند و از خدمتگاران نخوت مهتری مشاهدت کند در حال اطراف کار خود فراهم گیرد، و دامن از ایشان درچیند، و پیش ازانکه خصم فرصت چاشت بیابد برای او شامی گواران سازد، چه دشمن بهملت قوت گیرد و بمدت عدت یابد

مخالفان تو موارن بدند مار شدند
برآور از سر موران مار گشته دمار
مده زمان شان، زین بیش روزگار مبر
که اژدها شود ار روزگار یابد مار

و عاجز تر ملوک آنست که از عواقب کارها غافل باشد و مهمات ملک را خوار دارد، و هرگاه که حادثه بزرگ افتد وکار دشوار پیش آید موضع حزم و احتیاط را مهمل گذارد، و چون فرصت فایت شود و خصم استیلا یافت نزدیکان خود را متهم گرداند و بهر یک حوالت کردن گیرد.

و از فرایض احکام جهان داری آنست که در تلافی خللها پیش از تمکن خصم و از تغلب دشمن مبادرت نموده شود، و تدبیر کارها برقضیت سیاست فرموده آید. و بخداع و نفاق دشمن التفات نیفتد، و عزیمت را بتقویت رای پیر و تایید بخت جوان بامضا رسانیده شود چه مال بی تجارت و علم بی مذاکرت و ملک بی سیاست پای دار نباشد

دست زمانه یاره شاهی نیفگند
دربازوی که آن نکشیده است بار تیغ

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و این مثل بدان آوردم تا ملک را مقرر شود که در کار شنزبه تعجیل واجب است. و پادشاه کامگار آن باشد که تدبیر کارها پیش از فوت فرصت و عدم مکنت بفرماید، و ضربت شمشیر آب دارش خاک از زاد و بود دشمن برآرد، و شعله عزم جهان سوزش دود از خان و مان خصم بآسمان برساند. شیر گفت: معلوم شد. لکن گمانی نمی باشد که شنزبه خیانتی اندیشد و سوابق تربیت را بلواحق کفران خویش مقابله روا دارد، که در باب وی تا این غایت جز نیکویی و خوبی جایز نداشته ام.
هوش مصنوعی: این مثال را آوردم تا برای پادشاه روشن شود که در کار شنزبه نیاز به سرعت عمل وجود دارد. پادشاه موفق باید قبل از اینکه زمان مناسب از دست برود و امکان انجام کارها نباشد، تدبیرهای لازم را انجام دهد. او باید با تکیه بر قدرت و تصمیم قاطع، مشکلات را از سر راه دشمن کنار بزند و عزمش باعث ترس و اضطراب خصم شود. شیر گفت: این مسئله روشن است. اما نمی‌توان گمان کرد که شنزبه خیانتی در سر دارد یا تعهدات گذشته‌اش را نادیده می‌گیرد، زیرا در مورد او تا به حال جز خوبی و نیکویی ندیده‌ام.
دمنه گفت: همچنین است، و فرط اکرام ملک این بطر بدو راه داده ست.
هوش مصنوعی: دمنه گفت: درست است، و احترام زیادی که این پادشاه به او قائل شده، باعث شده است که او این رفتار ناپسند را از خود نشان بدهد.
و بد گوهر لئیم ظفر همیشه ناصح و یک دل باشد تا بمنزلتی که امیدوار است برسید پس تمنی دیگر منازل برد که شایانی آن ندارد، و دست موزه آرزو و سرمایه غرض بدکرداری و خیانت را سازد. و بنای خدمت و مناصحت بی اصل و ناپاک برقاعده بیم و امید باشد، چون ایمن و مستغنی گشت بتیره گردانیدن آب خیر و بالا دادن آتش شر گراید. و حکما گفته‌اند که «پادشاه باید که خدمتگاران را از عاطفت و کرامت خویش چنان محروم ندارد که یکبارگی نومید گردند و بدشمنان او میل کنند، و چندان نعمت و غنیت ندهد که بزودی توانگر شوند و هوس فضول بخاطر ایشان راه جوید، و اقدا بآداب ایزدی کند و نص تنزیل عزیز را امام سازد: و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم،تا همیشه میان خوف و رجا روزگار می‌گذراند، نه دلیری نومیدی بریشان صحبت کند.
هوش مصنوعی: انسان‌های بدجاه و بی‌خلاق باید همیشه نصیحت‌گر و وفادار باشند تا به مقام مورد نظر خود دست یابند. پس به سراغ خواسته‌های دیگری نروند که لیاقتش را ندارند و خود را به آرزوهای فاسد و خیانت بار گرفتار نکنند. پایه‌گذاری خدمت و نصیحت باید بر اساس ترس و امید باشد، چون هنگامی که فرد احساس امنیت و بی‌نیازی کند، ممکن است به خوشی‌های دیگران و خواسته‌های نادرست تمایل پیدا کند. حکما بیان کرده‌اند که پادشاه نباید به خدمتگزاران خود آنقدر از محبت و احترام فاصله دهد که ناامید شوند و به دشمنان او گرایش پیدا کنند. همچنین، نباید آنقدر نعمت و ثروت به آن‌ها عطا کند که به زودی توانگر شوند و به خواسته‌های بیهوده فکر کنند. او باید رفتارهای بر پایه آداب الهی را در پیش گیرد و به آیات مقدس توجه کند تا در همه حال میان ترس و امید زندگی کند و نه دلیری ناامیدی در دل آن‌ها برقرار باشد.
و نه طغیان استغنا بدیشان راه جوید ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی. و بباید شناخت ملک را که از کژمزاج هرگز راستی نیاید و بدسیرت مذموم طریقت را بتکلیف و تکلف بر اخلاق مرضی و راه راست آشنا نتوان کرد.
هوش مصنوعی: انسان وقتی احساس بی‌نیازی و استقلال کند، به طغیان و سرکشی روی می‌آورد. بنابراین، انسان باید به شناخت حاکمیت و سلطنت بپردازد؛ زیرا از شخصیت‌های نادرست هرگز نمی‌توان حقیقت و درستی را انتظار داشت. همچنین، با ویژگی‌های ناپسند و بد، نمی‌توان به راحتی و با تسلط به اخلاق نیکو و راه راست دست یافت.
و کل اناء بالذی فیه یرشح
هوش مصنوعی: هر ظرفی بر اساس محتوای خود اشباع می‌شود.
کز کوزه همان برون تراود که دروست
هوش مصنوعی: چیزی که درون شخص باشد، همان را از او بروز می‌دهد.
چنان که نیش کژدم اگر چه بسیار دم بسته دارند و در اصلاح آن مبالغت نمایند چون بگشایند بقرار اصل باز رود و بهیچ تاویل علاج نپذیرد. و هرکه سخن ناصحان، اگر چه درشت و بی محابا گویند، استماع ننماید عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند، چون بیماری که اشارت طبیب را سبک دارد و غذا و شربت بر حسب آرزو و شهوت خورد، هرلحظه ناتوانی مستولی تر و علت زمن تر شود .
هوش مصنوعی: اگرچه نیش کژدم در ابتدا به نظر می‌رسد که می‌توان آن را به آسانی درمان کرد، اما وقتی که آن را باز کنند، به حالت اولیه خود برمی‌گردد و هیچ‌گونه درمانی برای آن وجود ندارد. همچنین، کسانی که به سخنان نصیحت‌کنندگان که حتی اگر با لحن تند و بی‌پروا بیان شوند، گوش نمی‌دهند، به طور حتم عواقبی از پشیمانی خواهند داشت. مانند بیماری که توصیه پزشک را نادیده می‌گیرد و بر اساس خواسته‌ها و تمایلات خود غذا و دارو مصرف می‌کند، هر روز ناتوانی او بیشتر و مشکلاتش پیچیده‌تر می‌شود.
و از حقوق پادشاهان بر خدمتگزاران گزارد حق نعمت و تقریر ابواب مناصحت است، و مشفق تر زیردستان اوست که در رسانیدن نصیحت مبالغت واجب بیند و بمراقبت جوانب مشغول نگردد، و بهتر کارها آنست که خاتمت و مرضی و عاقبت محمود دارد، و دل خواه تر ثناها آنست که بر زبان گزیدگان و اشراف رود، و موافق تر دوستان اوست که از مخالفت بپرهیزد و در همه معانی موسا کند، و پسندیده تر سیرتها آنست که بتقوی و عفاف کشد، و توانگرتر خلایق اوست که بطر نعمت بدو راه نیابد و ضجرت محنت بر وی مستولی نگردد که این هر دو خصلت از نتایج طبع زنانست و اشارت حضرت نبوت بدین وارد: انکن اذا جعتن دقعتن و اذا شبعتن خجلتن
هوش مصنوعی: از حقوق پادشاهان بر خادمانشان، حق نعمت و بیان مسائل مشاوره‌ای است. پادشاه باید به زیردستانش توجه بیشتری داشته باشد و در دادن نصیحت دقت کند و از حواس پرتی خودداری کند. بهترین کارها آن است که پایان و نتیجه‌ای خوب داشته باشد و ستایش‌هایی که بیان می‌شود، باید از زبان افراد معتبر و اشراف بیفتد. همچنین دوستان پادشاه باید از ایجاد مخالفت بپرهیزند و در همه امور همراه باشند. سیرت‌ها باید بر پایه تقوی و عفاف استوار باشد. افراد توانمند کسی هستند که از نعمت‌ها مغرور نشوند و در برابر مشکلات تسلیم نشوند، زیرا این دو ویژگی معمولاً در طبیعت زنان دیده می‌شود. حضرت نبوت نیز به این مسئله اشاره کرده است که وقتی گرسنه هستند، تند و افراطی رفتار می‌کنند و وقتی سیر می‌شوند، خجالت می‌کشند.
و هرکه از آتش بستر سازد و از مار بالین کند خواب او مهنا نباشد، و از آسایش آن لذتی نیابد. فایده سداد رای و غزارت عقل آنست که چون از دوستان دشمنی بیند و از خدمتگاران نخوت مهتری مشاهدت کند در حال اطراف کار خود فراهم گیرد، و دامن از ایشان درچیند، و پیش ازانکه خصم فرصت چاشت بیابد برای او شامی گواران سازد، چه دشمن بهملت قوت گیرد و بمدت عدت یابد
هوش مصنوعی: کسی که خود را در آتش افکند و در کنار ماری بخوابد، نمی‌تواند خواب خوشی داشته باشد و از آسایش هیچ لذتی نمی‌برد. خرد و عقل درست به این معناست که وقتی کسی از دوستان خود دشمنی ببیند و از خدمتگزاران، خودخواهی و تکبر مشاهده کند، باید در آن لحظه به فکر تدبیر و اقدامات لازم بیفتد و از آن‌ها دوری کند، و قبل از اینکه دشمنش فرصت پیدا کند، باید او را با طعمی خوش مواجه کند. زیرا دشمن می‌تواند به ملت ضربه بزند و اوضاع را به نفع خود تغییر دهد.
مخالفان تو موارن بدند مار شدند
برآور از سر موران مار گشته دمار
هوش مصنوعی: خصم‌هات مثل موریانه، آزاردهنده شدن و حالا مثل مار خطرناک و سمی شده‌اند. از سر موریانه‌ها، که حالا به مار تبدیل شدن، خلاص شو و اوضاع را سامان بده.
مده زمان شان، زین بیش روزگار مبر
که اژدها شود ار روزگار یابد مار
هوش مصنوعی: مدت زمان طولانی را از دست نده، زیرا اگر زمان بیشتری بگذرد، ممکن است مشکلات و سختی‌ها به وجود بیایند.
و عاجز تر ملوک آنست که از عواقب کارها غافل باشد و مهمات ملک را خوار دارد، و هرگاه که حادثه بزرگ افتد وکار دشوار پیش آید موضع حزم و احتیاط را مهمل گذارد، و چون فرصت فایت شود و خصم استیلا یافت نزدیکان خود را متهم گرداند و بهر یک حوالت کردن گیرد.
هوش مصنوعی: مرضی‌ترین سلطانی است که از پیامدهای کارهای خود غافل باشد و اهمیت امور کشور را نادیده بگیرد. زمانی که بحران بزرگی پیش می‌آید و وضعیت دشوار می‌شود، باید احتیاط کند، اما او بی‌توجه می‌ماند. وقتی که فرصت از دست می‌رود و دشمن بر او غلبه می‌کند، به نزدیکان خود اتهام می‌زند و همه چیز را به گردن آن‌ها می‌اندازد.
و از فرایض احکام جهان داری آنست که در تلافی خللها پیش از تمکن خصم و از تغلب دشمن مبادرت نموده شود، و تدبیر کارها برقضیت سیاست فرموده آید. و بخداع و نفاق دشمن التفات نیفتد، و عزیمت را بتقویت رای پیر و تایید بخت جوان بامضا رسانیده شود چه مال بی تجارت و علم بی مذاکرت و ملک بی سیاست پای دار نباشد
هوش مصنوعی: از ضروریات سیاست در اداره امور جهانی این است که قبل از آنکه دشمن قدرت یابد و بر مشکلات فائق آید، باید به اصلاح نقایص پرداخته شود. همچنین، امور باید با تدبیر و دقت برنامه‌ریزی شوند تا دسیسه‌ها و نفاق‌های دشمن نادیده گرفته شود. باید تصمیمات به تأیید نظرپیران باتجربه و جوانان امیدوار رسیده و امضا شوند، زیرا بدون تجارت، دانش بدون تبادل نظر و حکمرانی بدون سیاست، پایدار نخواهند بود.
دست زمانه یاره شاهی نیفگند
دربازوی که آن نکشیده است بار تیغ
هوش مصنوعی: زمانه عملاً به کسی کمک نمی‌کند که خودش در برابر مشکلات و سختی‌ها مقاوم نباشد. کسی که بار سنگین مسئولیت را به دوش نکشد، نمی‌تواند از حمایت و یاری زمانه بهره‌مند شود.

حاشیه ها

1394/09/27 16:11
محمود گرجی

"مخالفان تو موران بدند" صحیح است نه موارن.

1397/05/02 22:08
محمدی

این عبارت صحیح است: در همه معانی مواسا کند
کلیله و دمنه شرح دکتر خالقی صفحه 74

1397/05/02 22:08
محمدی

اصلاح شود: دشمن به مهلت قوت گیرد