گنجور

بخش ۱۸

چون سخن به اینجا رسید و اثر تغیر در بشره ملک بدید بلار خاموش شد و با خود اندیشید:

وقت است اگر نوبت غم در گذرد.

وقت است که ملک را به دیدار ایراندخت شادمان گردانم، که اشتیاق به کمال رسیده است؛ و نیز عظیم اغماضی فرمود بر چندین ژاژ و سفساف که من ایراد کردم. وانگاه گفت:

زندگانی ملک دراز باد! در روی زمین او را نظیری نمی‌دانم و در آنچه به ما رسیده است از تواریخ نشان نداده است، و تا آخر عمر عالم هم نخواهد بود، که با حقارت قدر و خست منزلت خویش بر آن جمله سخن فراخ می‌راندم و قدم از اندازه خویش بیرون می‌نهادم، البته خشمی بر ملک غالب نگشت. ذات بزرگوار او چنان به جمال حلم و سکینت آراسته است و به زینت صبر و وقار متحلی‌، و جمال حلم و بسطت علم او بی‌نهایت و، جانب عفو او بندگان را ممهد و، خیرات او جملگی مردمان را شامل‌؛ و آثار کم‌آزار‌ی و رأفت او شایع‌. واگر از گردش چرخ بلایی نازل گردد و از تصرف دهر حادثه‌ای واقع شود که بعضی نعمت‌های آسمانی را منغص گرداند دران هیچ کس ملک را غمناک نتواند دید، و جناب او از وصمت جزع و قلق منزه باشد و، نفس کریم را در همه شداید ریاضت دهد و، رضا را به قضا از فرایض شناسد، با آنکه کمال استیلا و استعلا حاصل است و اسباب امکان و مقدرت‌، ظاهر تجاوز و اغماض ملکانه در حق بندگان مخلص بر این سیاقت است، و باز جماعتی که خویشتن در محل لدات دارند اگر اندک نخوتی و تمردی اظهار کنند، و به تلویح و تصریح چیزی فرا نمایند که به معارضه و موازنه مانند شود، در تقدیم و تعریک ایشان آن مبالغت رود که عزت و هیبت پادشاهی اقتضا کند. و خاص و عام و لشکر و رعیت را از عجز و انقیاد آن مشاهدت کند.

گر چرخ‌فلک خصم تو باشد تو به حجت
با چرخ بکوشی به همه حال و برآیی

و چون این قدرت بدیدند و سر به خط آوردند در اکرام و انعام فراخور علو همت و فرط سیادت‌، آن افراط فرموده می‌آید که تاریخ مفاخر جهان و فهرست مآثر ملوک‌، بدان آراسته گردد و ذکر آن بر روی روزگار باقی ماند.

با آن کامگاری و اقتدار که تقریر افتاد سخنان بی محابا را که بر لفظ من رفت استماع ارزانی فرمود، کدام بنده این عاطفت را شکر تواند گزارد؟ شمشیر بران حاضر و بنده در مقام تبسط‌، اقامت رسم سیاست را جز حلم و کرم ملک چه حجاب صورت توان کرد؟ و من بنده به گناه خویش اعتراف می‌آرم و اگر عقوبتی فرماید محق و مصیب باشد، که خطایی کرده‌ام و در امضای فرمان‌، تاخیر جایز شمرده‌ام، و از بیم این مقام و هول این خطاب باز‌اندیشیده، و باز می‌نمایم که ملکه جهان برجای است.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون سخن به اینجا رسید و اثر تغیر در بشره ملک بدید بلار خاموش شد و با خود اندیشید:
هوش مصنوعی: وقتی صحبت به این نقطه رسید و تأثیر تغییر در چهره ملکه را دید، بلار خاموش شد و در دلش شروع به فکر کردن کرد:
وقت است اگر نوبت غم در گذرد.
هوش مصنوعی: زمانی فرامی‌رسد که دوره‌ی غم به پایان می‌رسد.
وقت است که ملک را به دیدار ایراندخت شادمان گردانم، که اشتیاق به کمال رسیده است؛ و نیز عظیم اغماضی فرمود بر چندین ژاژ و سفساف که من ایراد کردم. وانگاه گفت:
هوش مصنوعی: زمانی است که باید شادی را به ملک با دیدار ایراندخت هدیه کنم، زیرا اشتیاق به او به نهایت خود رسیده است؛ همچنین او فرمود که از بعضی سخنان بی‌اساس و بی‌معنی من ول کرده است. بعد از آن گفت:
زندگانی ملک دراز باد! در روی زمین او را نظیری نمی‌دانم و در آنچه به ما رسیده است از تواریخ نشان نداده است، و تا آخر عمر عالم هم نخواهد بود، که با حقارت قدر و خست منزلت خویش بر آن جمله سخن فراخ می‌راندم و قدم از اندازه خویش بیرون می‌نهادم، البته خشمی بر ملک غالب نگشت. ذات بزرگوار او چنان به جمال حلم و سکینت آراسته است و به زینت صبر و وقار متحلی‌، و جمال حلم و بسطت علم او بی‌نهایت و، جانب عفو او بندگان را ممهد و، خیرات او جملگی مردمان را شامل‌؛ و آثار کم‌آزار‌ی و رأفت او شایع‌. واگر از گردش چرخ بلایی نازل گردد و از تصرف دهر حادثه‌ای واقع شود که بعضی نعمت‌های آسمانی را منغص گرداند دران هیچ کس ملک را غمناک نتواند دید، و جناب او از وصمت جزع و قلق منزه باشد و، نفس کریم را در همه شداید ریاضت دهد و، رضا را به قضا از فرایض شناسد، با آنکه کمال استیلا و استعلا حاصل است و اسباب امکان و مقدرت‌، ظاهر تجاوز و اغماض ملکانه در حق بندگان مخلص بر این سیاقت است، و باز جماعتی که خویشتن در محل لدات دارند اگر اندک نخوتی و تمردی اظهار کنند، و به تلویح و تصریح چیزی فرا نمایند که به معارضه و موازنه مانند شود، در تقدیم و تعریک ایشان آن مبالغت رود که عزت و هیبت پادشاهی اقتضا کند. و خاص و عام و لشکر و رعیت را از عجز و انقیاد آن مشاهدت کند.
هوش مصنوعی: زندگی پادشاه پایدار باد! در تمام دنیا همانند او را نمی‌توان یافت و در تاریخ‌ها نیز نشانه‌ای از او ندیده‌ام. او تا آخر عمر جهانی باقی نخواهد ماند که به اندازه خود بر بزرگی‌اش ادعا کند و از حد خود فراتر برود؛ قطعاً هیچ کس نمی‌تواند او را عصبانی بیابد. شخصیت بزرگوار او با زیبایی بخشش و آرامش آراسته شده و با صبر و وقار زینت یافته است. مهربانی و دانش او بی‌پایان است و عفو او شامل حال بندگانش می‌شود. خوبی‌های او همه انسان‌ها را در بر می‌گیرد و آثار نیکوکاری و رحمتش در میان مردم پراکنده است. اگر بلایی از گردش زمان نازل شود یا حادثه‌ای رخ دهد که برخی از نعمت‌های آسمانی را از بین ببرد، هیچ کس نمی‌تواند او را غمگین ببیند و او از آشفتگی و اضطراب دور است. او نفس بزرگوار خود را در برابر سختی‌ها صیقل می‌دهد و به رضای قضا آشناست، با اینکه قدرت و تسلط کامل دارد. او همچنان که به بندگان مخلص خود توجه دارد، در مواجهه با کسانی که خود را در موقعیت ویژه‌ای می‌بینند و کمی تردید نشان می‌دهند، با عزت و احترام برخورد می‌کند و به همه نشان می‌دهد که عاجز و سرسپرده‌اند.
گر چرخ‌فلک خصم تو باشد تو به حجت
با چرخ بکوشی به همه حال و برآیی
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت و تقدیر بر ضد تو باشد، با دلیل و منطق می‌توانی با آن مقابله کنی و در هر شرایطی به موفقیت دست یابی.
و چون این قدرت بدیدند و سر به خط آوردند در اکرام و انعام فراخور علو همت و فرط سیادت‌، آن افراط فرموده می‌آید که تاریخ مفاخر جهان و فهرست مآثر ملوک‌، بدان آراسته گردد و ذکر آن بر روی روزگار باقی ماند.
هوش مصنوعی: زمانی که به این قدرت دست یافتند و به مرتبه‌ای بلند رسیدند، در بخشش و احترام به اندازه بلندی آرزو و عظمت خود عمل کردند. این بخشش به حدی زیاد بود که تاریخ افتخارات جهانی و فهرست کارهای برجسته پادشاهان به واسطه آن آراسته شد و یاد آن تا همیشه در تاریخ باقی ماند.
با آن کامگاری و اقتدار که تقریر افتاد سخنان بی محابا را که بر لفظ من رفت استماع ارزانی فرمود، کدام بنده این عاطفت را شکر تواند گزارد؟ شمشیر بران حاضر و بنده در مقام تبسط‌، اقامت رسم سیاست را جز حلم و کرم ملک چه حجاب صورت توان کرد؟ و من بنده به گناه خویش اعتراف می‌آرم و اگر عقوبتی فرماید محق و مصیب باشد، که خطایی کرده‌ام و در امضای فرمان‌، تاخیر جایز شمرده‌ام، و از بیم این مقام و هول این خطاب باز‌اندیشیده، و باز می‌نمایم که ملکه جهان برجای است.
هوش مصنوعی: با آن شادی و قدرتی که در سخنان بیان شد، آن صحبت‌های بی‌پروا که به من نسبت داده شد را شنیدند. کدام بنده می‌تواند این محبت را شکرگزاری کند؟ شمشیر تیز آماده است و من در مقام تسلیم، جز صبر و سخاوت پادشاه چه مانع ظاهری می‌توانم داشته باشم؟ من به گناه خود اعتراف می‌کنم و اگر تنبیه کند، حق با اوست؛ زیرا اشتباهی مرتکب شده‌ام و در امضای فرمان، تأخیر روا داشتم. از ترس این مقام و دلهره این صحبت، بازنگری کردم و یادآوری می‌کنم که ملکه جهان همچنان در جایگاه خود است.