بخش ۱۶ - خواندن کلیله و دمنه توسط برزویه در محضر علما
چون روز هفتم بود بفرمود تا علما و اشراف حضرت را حاضر آوردند و برزویه را بخواند و اشارت کرد که مضمون این کتاب را بر اَسماع حاضران باید گذرانید. چون بخواند همگنان خیره ماندند و بر برزویه ثناها گفت، و ایزد را عز اسمه بر تیسیر این غرض شکرها گزارد. و کسری بفرمود تا درهای خزاین بگشادند و برزویه را مثال داد مؤکد به سوگند که بی احتراز درباید رفت، و چندانکه مراد باشد از نقود و جواهر برداشت.
بخش ۱۵ - بازگشت برزویه: چندانکه نامه به برزویه رسید بر سبیل تعجیل بازگشت و به حضرت پیوست. کسری را خبر کردند، در حال او را پیش خواند. برزویه شرط خدمت و زمین بوس بجای آورد و پرسش و تقرب تمام یافت. و کسری را به مشاهدت اثر رنج که در بشره برزویه بود رِقتی هرچه تمامتر آورد و گفت: قوی دل باش ای بنده نیک و بدان که خدمت تو محل مرضی یافته است و ثمرت و مَحمَدت آن متوجه شده، باز باید گشت و یک هفته آسایش داد، و آنگاه به درگاه حاضر آمد تا آنچه واجب باشد مثال دهیم. بخش ۱۷ - حاجت خواستن برزویه از نوشروان: برزویه زمین بوسه کرد و گفت: حُسن رای و صدقِ عنایت پادشاه مرا از مال مستغنی گردانیده است، و کدام مال در این محل تواند بود که از کمال بنده نوازی شاهنشاه گیتی مرا حاصل است؟ اما چون سوگند در میان است از جامه خانهٔ خاص، برای تشریف و مباهات، یک تخت جامه از طراز خوزستان که بابت کسوتِ ملوک باشد برگیرم. و آنگاه بر زبان راند که: اگر من در این خدمت مشقتی تحمل کردم و در بیم و هراس روزگار گذاشت، به امید طلب رضا و فَراغ مَلِک بر من سهل و آسان میگذشت، و به دست بندگان سعی و جهدی به اخلاص باشد. و اِلّا نفاذِ کار و ادراکِ مراد جز به سعادت ذات و مساعدت بخت ملک نتواد بود. و کدام خدمت در موازنهٔ آن کرامات آید که در غیبت اهل بیت بنده را ارزانی فرموده ست؟ و یک حاجت باقی است که در جنب عواطف مَلکانه خطری ندارد، و اگر به قضا مقرون گردد عزّ دنیا و آخرت به هم پیوندد، و ثواب و ثنا ایام میمونِ مَلِک را مُدخّر شود.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.