بخش ۱۵ - بازگشت برزویه
چندانکه نامه به برزویه رسید بر سبیل تعجیل بازگشت و به حضرت پیوست. کسری را خبر کردند، در حال او را پیش خواند. برزویه شرط خدمت و زمین بوس بجای آورد و پرسش و تقرب تمام یافت. و کسری را به مشاهدت اثر رنج که در بشره برزویه بود رِقتی هرچه تمامتر آورد و گفت: قوی دل باش ای بنده نیک و بدان که خدمت تو محل مرضی یافته است و ثمرت و مَحمَدت آن متوجه شده، باز باید گشت و یک هفته آسایش داد، و آنگاه به درگاه حاضر آمد تا آنچه واجب باشد مثال دهیم.
بخش ۱۴ - شادمان شدن نوشروان از پیام برزویه: نوشروان شادمان گشت و خواست که زودتر به حضرت او رسد تا حوادث ایام آن شادی را منغّص نگرداند، و برفور بدو نامه فرمود و مثال داد که: در آن مسارعت باید نمود، و قوی دل و فسیح امل روی بازنهاد، و آن کتب را عزیز داشت که خاطر به وصول آن نگران است، و تدبیر بیرون آوردن آن بر قضیت عقل بباید کرد، که خدای عزوجل بندگان عاقل را دوست دارد، و عقل به تجارب و صبر و حزم جمال گیرد. و نامه را مُهر کردند و به قاصد سپرد، و تاکیدی رفت که از راههای شارع تحرز واجب بیند تا آن نامه به دست دشمنی نیفتد. بخش ۱۶ - خواندن کلیله و دمنه توسط برزویه در محضر علما: چون روز هفتم بود بفرمود تا علما و اشراف حضرت را حاضر آوردند و برزویه را بخواند و اشارت کرد که مضمون این کتاب را بر اَسماع حاضران باید گذرانید. چون بخواند همگنان خیره ماندند و بر برزویه ثناها گفت، و ایزد را عز اسمه بر تیسیر این غرض شکرها گزارد. و کسری بفرمود تا درهای خزاین بگشادند و برزویه را مثال داد مؤکد به سوگند که بی احتراز درباید رفت، و چندانکه مراد باشد از نقود و جواهر برداشت.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.