گنجور

بخش ۱۷

ملک گفت که از کیاست ودانش بومان شمتی بازگوی. گفت:در میان ایشان هیچ زیرکی ندیدم، مگر آنکه بکشتن من اشارت می‌کرد و ایشان رای او را ضعیف می‌پنداشتند، ونصایح او را بسمع قبول اصغا نفرمودند، و این قدر تامل نکردند که من در میان قوم خویش منزلت شریف داشتم و باندک خردی موسوم بودم،ناگاه مکری اندیشم و فرصت غدری یابم. نه بعقل خویش این بدانستند و نه از ناصحان قبول کردند، و نه اسرار خود از من بپوشیدند. و گویند «پادشاهان را در تحصین خزاین اسرار احتیاط هرچه تمامتر فرض است، خاصه از دوستان نومید و دشمنان هراسان. »

وهر کجا کار بزرگ و مهم نازک حادث گشت ودران نفس و عشیرت و ملک و ولایت دیده شد اگر در فواتح آن برای دفع خصم و قمع تواضعی رود و مذلتی تحمل افتد چون مقرر باشد که عواقب آن بفتح و نصرت مقرون خواهد بود بنزدیک خردمند وزنی نیارد، که صاحب شرع می‌گوید «ملاک العمل خواتیمه. »

گردی که همی تلخ کند کام تو امروز
فردا نهد اندر دهن تو شکر فتح

ملک گفت ک از کیاست ودانش بومان شمتی بازگوی. گفت:در میان ایشان هیچ زیرکی ندیدم، مگر آنکه بکشتن من اشارت می‌کرد و ایشان رای او را ضعیف می‌پنداشتند، ونصایح او را بسمع قبول اصغا نفرمودند، و این قدر تامل نکردند که من در میان قوم خویش منزلت شریف داشتم و باندک خردی موسوم بودم،ناگاه مکری اندیشم و فرصت غدری یابم. نه بعقل خویش این بدانستند و نه از ناصحان قبول کردند، و نه اسرار خود از من بپوشیدند. و گویند «پادشاهان را در تحصین خزاین اسرار احتیاط هرچه تمامتر فرض است، خاصه از دوستان نومید و دشمنان هراسان. »

ملک گفت: موجب هلاک بوم مرا بغی می‌نماید و ضعف رای وزرا. گفت: همچنین است که می‌فرماید، و کم کسی باشد که ظفری در طبع او بغی پیدا نیاید، و بر صحبت زنان حریص باشد ورسوا نگردد، و در خوردن طعام زیادتی شره نماید و بیمار نشود، و بوزیران رکیک رای ثقت افزاید و بسلامت ماند. و گفته‌اند که «متکبران را ثنا طمع نباید داشت، و نه بد دخلت را دوستان بسیار، و نه بی ادب را سمت شرف، و نه بخیل را نیکوکاری، و نه حریص را بی گناهی، و نه پادشاه جبار متهاون را که وزیران رکیک رای دارد ثبات ملک و صلاح رعیت. »

ملک گفت: صعب مشقتی احتمال کردی و دشمنان را بخلاف مراد تواضع نمودی. گفت: «هرکه رنجی کشد که دران نفعی چشم دارد اول حمیتی بی وجه و انفت نه در هنگام از طبع دورباید کرد، چه مرد تمام آن کس را توان خواند که چون عزیمت او در امضای کرای مصمم گشت نخست دست از جان بشوید و دل از سر بگریرد آنگاه قدم در میدان مردان نهد.

آنت بی همت شگرفی کو برون ناید زجان
وانت بی دولت سواری کو فرو ناید زتن

و بسمع ملک رسیده است که ماری بخدمت غوکی راضی گشت چون صلاح حال و فراغ وقت دران دید؟ ملک پرسید که: چگونه؟

گفت:

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ملک گفت که از کیاست ودانش بومان شمتی بازگوی. گفت:در میان ایشان هیچ زیرکی ندیدم، مگر آنکه بکشتن من اشارت می‌کرد و ایشان رای او را ضعیف می‌پنداشتند، ونصایح او را بسمع قبول اصغا نفرمودند، و این قدر تامل نکردند که من در میان قوم خویش منزلت شریف داشتم و باندک خردی موسوم بودم،ناگاه مکری اندیشم و فرصت غدری یابم. نه بعقل خویش این بدانستند و نه از ناصحان قبول کردند، و نه اسرار خود از من بپوشیدند. و گویند «پادشاهان را در تحصین خزاین اسرار احتیاط هرچه تمامتر فرض است، خاصه از دوستان نومید و دشمنان هراسان. »
هوش مصنوعی: ملک گفت که از هوش و دانش من چیزی بگوید. او افزود: در میان آن‌ها هیچ زیرکی ندیدم، جز اینکه تنها به کشتن من اشاره می‌کردند و بقیه فکر می‌کردند این نظر ضعیفی است و نصایح او را با گوش پر اهمیتی نمی‌شنیدند. این‌ها حتی به این فکر نکردند که من در میان قوم خود مقام والایی داشتم و با کمی عقل مشهور بودم. ناگهان به فکر نیرنگی افتادم و فرصتی برای ضربه زدن پیدا کردم. نه خودشان این را درک کردند و نه از نصیحت‌کنندگان قبول کردند و نه رازهایشان را از من پنهان کردند. و گفته می‌شود که «پادشاهان باید در حفاظت از خزانه‌های اسرار خود بسیار محتاط باشند، به ویژه در برابر دوستان ناامید و دشمنان ترسناک.»
وهر کجا کار بزرگ و مهم نازک حادث گشت ودران نفس و عشیرت و ملک و ولایت دیده شد اگر در فواتح آن برای دفع خصم و قمع تواضعی رود و مذلتی تحمل افتد چون مقرر باشد که عواقب آن بفتح و نصرت مقرون خواهد بود بنزدیک خردمند وزنی نیارد، که صاحب شرع می‌گوید «ملاک العمل خواتیمه. »
هوش مصنوعی: هر جا که یک کار بزرگ و مهم با مشکل یا حوادث ناگوار مواجه شود و در آنجا روحیه و ارتباطات خانوادگی و یا قدرت و حکومت مشاهده شود، اگر برای مقابله با دشمن و تحمل برخی ذلت‌ها در بطن آن کار، تواضع و افتادگی لازم باشد و پیش‌بینی شود که نتیجه‌اش منجر به پیروزی و موفقیت خواهد شد، بر کسی که حکمت و دانایی دارد، نادرست و ناپسند نیست. زیرا در شرایع گفته شده است که "نتیجه کار به پایان آن بستگی دارد."
گردی که همی تلخ کند کام تو امروز
فردا نهد اندر دهن تو شکر فتح
هوش مصنوعی: اگر امروز چیزی باعث ناخوشنودی تو می‌شود و تلخی برایت به همراه دارد، بدان که فردا آن می‌تواند به شیرینی پیروزی و خوشحالی تبدیل شود.
ملک گفت ک از کیاست ودانش بومان شمتی بازگوی. گفت:در میان ایشان هیچ زیرکی ندیدم، مگر آنکه بکشتن من اشارت می‌کرد و ایشان رای او را ضعیف می‌پنداشتند، ونصایح او را بسمع قبول اصغا نفرمودند، و این قدر تامل نکردند که من در میان قوم خویش منزلت شریف داشتم و باندک خردی موسوم بودم،ناگاه مکری اندیشم و فرصت غدری یابم. نه بعقل خویش این بدانستند و نه از ناصحان قبول کردند، و نه اسرار خود از من بپوشیدند. و گویند «پادشاهان را در تحصین خزاین اسرار احتیاط هرچه تمامتر فرض است، خاصه از دوستان نومید و دشمنان هراسان. »
هوش مصنوعی: ملک گفت که از هوش و دانش دیگران بگوید. او بیان کرد که در میان آن‌ها زیرکی ندید، جز اینکه به کشته شدن او اشاره می‌کردند، و دیگران نظر او را ضعیف می‌دانستند و نصایحش را گوش نمی‌دادند. آن‌ها تامل نکردند که او در میان قومش مقام والایی دارد و به خاطر اندکی دانایی از او نام برده می‌شود. او ناگهان در فکر خیانت افتاد و فرصتی برای غدر پیدا کرد. نه خودش به عقلش پی برد و نه دیگران سخنانش را قبول کردند، و نه اسرار خود را از او پنهان کردند. همچنین گفته شده که پادشاهان باید در محافظت از خزائن اسرار خود بسیار محتاط باشند، به ویژه در برابر دوستان ناامید و دشمنان ترسو.
ملک گفت: موجب هلاک بوم مرا بغی می‌نماید و ضعف رای وزرا. گفت: همچنین است که می‌فرماید، و کم کسی باشد که ظفری در طبع او بغی پیدا نیاید، و بر صحبت زنان حریص باشد ورسوا نگردد، و در خوردن طعام زیادتی شره نماید و بیمار نشود، و بوزیران رکیک رای ثقت افزاید و بسلامت ماند. و گفته‌اند که «متکبران را ثنا طمع نباید داشت، و نه بد دخلت را دوستان بسیار، و نه بی ادب را سمت شرف، و نه بخیل را نیکوکاری، و نه حریص را بی گناهی، و نه پادشاه جبار متهاون را که وزیران رکیک رای دارد ثبات ملک و صلاح رعیت. »
هوش مصنوعی: ملک بیان کرد که بی‌احترامی و ضعف نظر وزرا موجب نابودی او خواهد شد. او تأکید کرد که این امر واقعاً درست است و کمتر کسی پیدا می‌شود که در طبع خود طغیان (بغی) نداشته باشد، یا به زنان حریص باشد و در نتیجه رسوا نشود، یا به خوردن غذا افراط کند و بیمار نشود، و همچنین ممکن است که با وزرای نالایق و بی‌فکر خود ثبات داشته باشد و در امنیت بماند. گفته شده که «متکبران نباید به ستایش دگران امید داشته باشند، و نه کسانی که در مشکلات دیگران را ترک می‌کنند، دوستان زیادی دارند، و نه بی‌ادبانی که شرافتی دارند، و نه بخیل‌ها که نیکوکاری می‌کنند، و نه افرادی حریص که بی‌گناه‌اند، و نه پادشاهان ستمگری که وزرای نادان و بی‌فکری دارند، می‌توانند مملکت را ثابت نگه‌دارند و صلاح مردم را فراهم کنند.»
ملک گفت: صعب مشقتی احتمال کردی و دشمنان را بخلاف مراد تواضع نمودی. گفت: «هرکه رنجی کشد که دران نفعی چشم دارد اول حمیتی بی وجه و انفت نه در هنگام از طبع دورباید کرد، چه مرد تمام آن کس را توان خواند که چون عزیمت او در امضای کرای مصمم گشت نخست دست از جان بشوید و دل از سر بگریرد آنگاه قدم در میدان مردان نهد.
هوش مصنوعی: ملک گفت: تو احتمال سختی‌ها را کردی و با دشمنان به نرمی رفتار کردی. او پاسخ داد: «هر کسی که رنجی را تحمل کند که از آن نفعی ببیند، باید ابتدا بی‌دلیل خستگی و ناامیدی را کنار بگذارد، زیرا مرد واقعی کسی است که زمانی که تصمیمش برای امضای قرارداد جدی شد، ابتدا از جان خود دست بکشد و دل از سر بردارد؛ سپس پا به میدان مردان نهد.»
آنت بی همت شگرفی کو برون ناید زجان
وانت بی دولت سواری کو فرو ناید زتن
هوش مصنوعی: تو را همت بزرگی است که از جانت بیرون نمی‌آید و تو را نیز قدرتی است که از بدن تو فرود نمی‌آید.
و بسمع ملک رسیده است که ماری بخدمت غوکی راضی گشت چون صلاح حال و فراغ وقت دران دید؟ ملک پرسید که: چگونه؟
هوش مصنوعی: داستانی در مورد ملکه‌ای است که متوجه شده ماری به خدمت، با خوشحالی موافقت کرده است؛ زیرا او به این نتیجه رسیده که در شرایط فعلی و با داشتن زمان کافی، این کار برایش مناسب خواهد بود. ملکه از او می‌پرسد که چطور این تصمیم را گرفته است؟