شمارهٔ ۱۱
سخن طی میکنم ناگاه در خواب
در آن بیگه که در جو خفته بود آب
به گوش آمد صدایی در چنانم
که کرد از هزیمت مرغ جانم
چنان برخاستم از جا مشوش
که برخیزد سپند از روی آتش
چنان بیرون دویدم بیخودانه
که خود را ساختم گم در میانه
من درمانده کز بیرون این در
به آن صیاد جان بودم گمان بر
ز شست شوق تیری خورده بودم
که تا در میگشودم مرده بودم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سخن طی میکنم ناگاه در خواب
در آن بیگه که در جو خفته بود آب
هوش مصنوعی: ناگهان در خواب سخنی را به زبان میآورم که در آن، آبی که در جو وجود داشت، به آرامی در حال خوابیدن است.
به گوش آمد صدایی در چنانم
که کرد از هزیمت مرغ جانم
هوش مصنوعی: به گوشم صدایی رسید که باعث شد روح من به شدت نگران و مضطرب شود.
چنان برخاستم از جا مشوش
که برخیزد سپند از روی آتش
هوش مصنوعی: بهقدری پریشان و ناگهانی از جا برخاستم که شبیه به پویایی شعلههای آتش بر روی اسپند (نوعی گیاه معطر) بود.
چنان بیرون دویدم بیخودانه
که خود را ساختم گم در میانه
هوش مصنوعی: به قدری بیخود و بیتوجه به اطرافم تند و با انرژی دویدم که در میان این شتاب، خودم را گم کردم.
من درمانده کز بیرون این در
به آن صیاد جان بودم گمان بر
هوش مصنوعی: من در اینجا در بهت و حیرت هستم و تصور میکردم که جانم به دست کسی دیگری در خطر است.
ز شست شوق تیری خورده بودم
که تا در میگشودم مرده بودم
هوش مصنوعی: در اثر شوق و اشتیاق زیاد، حالتی به من دست داده بود که وقتی در را باز میکردم، گویی جانم را از دست دادهام.