شمارهٔ ۳۹ - قطعه
خلوت افروز گوشهٔ وحدت
علم افراز عالم توحید
آن که بود از صلاح بهر فلاح
در بلاد سداد سد سدید
وان سبک روح حلم پیشه که بود
در گران لنگری فرید و وحید
در بحر صلاح روحی بیک
که چه او صالحی زمانه ندید
ناگه از دست ساقی دوران
جام مردآزمای مرگ چشید
چون شهید است هرکه مرد غریب
اجلش جامهٔ حیات درید
به که گوئیم بهر تاریخش
حشر او باد با حسین شهید
شمارهٔ ۳۸ - در مرثیه فرماید: آه کامسال اندرین بستان سرایشمارهٔ ۴۰ - وله ایضا: محتشم تا کی کشم از ناسزاگویان عذاب
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خلوت افروز گوشهٔ وحدت
علم افراز عالم توحید
هوش مصنوعی: در گوشهٔ تنهایی، روشنیافزای علم و معرفت دربارهٔ یکتایی و وحدت خداوند است.
آن که بود از صلاح بهر فلاح
در بلاد سداد سد سدید
هوش مصنوعی: آن که برای نیکوکاری و بهروزی تلاش میکند، در سرزمینهایی که در آنها صداقت و راستگویی حاکم است، به موفقیت میرسد.
وان سبک روح حلم پیشه که بود
در گران لنگری فرید و وحید
هوش مصنوعی: آن فرد با روحی سبک و آرام که در سختیها و مشکلات، استوار و بینظیر است.
در بحر صلاح روحی بیک
که چه او صالحی زمانه ندید
هوش مصنوعی: در دریاچه نیکی، روحی وجود دارد که در زمانهاش هیچ نیکویی مانند او دیده نشده است.
ناگه از دست ساقی دوران
جام مردآزمای مرگ چشید
هوش مصنوعی: ناگهان ساقی زمان، جامی به دست او داد که مزهی مرگ را تجربه کرد.
چون شهید است هرکه مرد غریب
اجلش جامهٔ حیات درید
هوش مصنوعی: هر کسی که زیر بار سختی و نامعلومی بمیرد، مانند شهید است و در واقع زندگیاش به پایان رسیده است.
به که گوئیم بهر تاریخش
حشر او باد با حسین شهید
هوش مصنوعی: به چه کسی بگوییم که در تاریخ روز رستاخیزش، با حسین شهید همراه باشد؟