شمارهٔ ۳۲ - وله ایضا
ای کریمی که ز لطفت همه ذرات جهان
جرعهای کرم از جام عطا نوشیدند
نیست پوشیده که در مدح سلاطین قدیم
شعر را بهر طمع آن همه میکوشیدند
طمعی نیست مرا لیک ملولم که چرا
مدح من گفتم و خلعت دگران پوشیدند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای کریمی که ز لطفت همه ذرات جهان
جرعهای کرم از جام عطا نوشیدند
هوش مصنوعی: ای بخشندهای که با لطف و مهربانیات، همه جانداران و موجودات عالم از ظرف عطا و کرم تو جرعههایی را نوشیدهاند.
نیست پوشیده که در مدح سلاطین قدیم
شعر را بهر طمع آن همه میکوشیدند
هوش مصنوعی: اینکه در ستایش پادشاهان گذشته، شعرها حکایت از تلاش شاعران برای جلب توجه و کسب منفعت دارند، هیچکس نمیتواند آن را انکار کند.
طمعی نیست مرا لیک ملولم که چرا
مدح من گفتم و خلعت دگران پوشیدند
هوش مصنوعی: من هیچ توقعی ندارم، اما از این ناراحتم که چرا من را ستایش کردند و دیگران جایزه و لباسهای زیبا دریافت کردند.
حاشیه ها
1400/10/07 19:01
احمدرضا حسنی
به نظر می آید عبارت "شعر ابهر طمع ..." از اشتباهات نساخ است و صحیح آن " شعر را بهر طمع..." است
ابهر نام شهری است و نیز نام رگی است که به قلب متصل می شود و در هر صورت برای عبارت "شعر ابهر" معنای قابل قبولی به ذهنم نرسید فارغ از اینکه جمله هم اشکال پیدا می کند