شمارهٔ ۱۷ - وله ایضا
ای فلک حشمت که در دکان نظم محتشم
به ز مدح مشتری گیر تو یک پرگاله نیست
وان عروسان را که در عقد تو میآرد به نظم
هیچ یک را احتیاج صنعت دلاله نیست
نطقش از شیرینی در ثنایت مینهد
بر سر هم آن قدر شکر که در بنگاله نیست
با دگر اشعار کز پی میرسد این قطعه هست
کاغذی باوی که کوتاهیش در دنباله نیست
آن قدر در کز ثنایت دردل ذخار اوست
بر گل صد برگ سوری صد یک آن ژاله نیست
ابر طبعش بس که حالا مستعد بارش است
هیچ ماهی بر سپهر فکرتش بیهاله نیست
او چو در جولان گه صد سالهٔ مدحت پا نهاد
وین سخن بیاصل مثل شعلهٔ جواله نیست
وجه انعامش که مرقوم است و مجری در برات
همچو احسان دگر یاران چرا هر ساله نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای فلک حشمت که در دکان نظم محتشم
به ز مدح مشتری گیر تو یک پرگاله نیست
هوش مصنوعی: ای آسمان با grandeur که در فروشگاهی از نظم و ادب به تصویر کشیده شدهای، حتی یک دانه از ثروت و جلالت هم برای تحسین مشتریان وجود ندارد.
وان عروسان را که در عقد تو میآرد به نظم
هیچ یک را احتیاج صنعت دلاله نیست
هوش مصنوعی: عروسهایی که در عقد تو هستند، نیازی به هیچ واسطهای ندارند تا به آنها اهمیت داده شود.
نطقش از شیرینی در ثنایت مینهد
بر سر هم آن قدر شکر که در بنگاله نیست
هوش مصنوعی: صحبتهای او به قدری شیرین و دلنشین است که در ستایش تو، آنقدر شکر میریزد که در بنگاله هم یافت نمیشود.
با دگر اشعار کز پی میرسد این قطعه هست
کاغذی باوی که کوتاهیش در دنباله نیست
هوش مصنوعی: این قطعه شعری که میبینید، بر اساس شعرهای دیگر نوشته شده و با این حال، وجود دارد که این نوشته یک کاغذ است و به خاطر کوتاه بودنش نمیتوان آن را در ادامه قرار داد.
آن قدر در کز ثنایت دردل ذخار اوست
بر گل صد برگ سوری صد یک آن ژاله نیست
هوش مصنوعی: نسبت به ستایش تو در دل من آنچنان جایی دارد که حتی بر روی گلهای صدبرگ، قطرات شبنم نمیتوانند به اندازه آن باشند.
ابر طبعش بس که حالا مستعد بارش است
هیچ ماهی بر سپهر فکرتش بیهاله نیست
هوش مصنوعی: حالت او به قدری آماده شده که دیگر هیچ فکر و خیالی در ذهنش بدون تأثیر نیست.
او چو در جولان گه صد سالهٔ مدحت پا نهاد
وین سخن بیاصل مثل شعلهٔ جواله نیست
هوش مصنوعی: او زمانی که در عرصهی ستایش و مدح قدم گذاشت، در حالی که این سخن بیپایه و اساس مانند شعلهای زود گذر و بیثبات است.
وجه انعامش که مرقوم است و مجری در برات
همچو احسان دگر یاران چرا هر ساله نیست
هوش مصنوعی: چرا هر ساله همانند دیگر دوستان، نعمتی که در نامهی انعامش نوشته شده است، پرداخت نمیشود؟