گنجور

شمارهٔ ۶۸

با من بدی امروز زاطوار تو پیداست
بدگو سخنی گفته ز گفتار تو پیداست
همت آئینهٔ نیر دلان صورت خوبت
این صورت از آئینهٔ رخسار تو پیداست
آن نکته سربسته که مستی است بیانش
ز آشفتگی بستن دستار تو پیداست
از خون یکی کرده‌ای امروز صبوحی
از سرخوشی نرگس خون‌خوار تو پیداست
ساغر زده می‌آئی و کیفیت مستی
از بی سر و سامانی رفتار تو پیداست
داری سر آزار که تهدید نهانی
از جنبش لبهای شکر بار تو پیداست
دزدیده بهم بر زده‌ای خاطر جمعی
از درهمی طره طرار تو پیداست
در حرف زدن محتشم از حیرت آن رو
رفته است شعور تو ز اشعار تو پیداست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با من بدی امروز زاطوار تو پیداست
بدگو سخنی گفته ز گفتار تو پیداست
هوش مصنوعی: امروز بدی تو برای من واضح است و کسی که بدگویی کرده، از حرف‌های تو متوجه شده است.
همت آئینهٔ نیر دلان صورت خوبت
این صورت از آئینهٔ رخسار تو پیداست
هوش مصنوعی: تلاش و ارادهٔ نیرومند مانند آینه‌ای است که زیبایی چهره‌ات را نمایش می‌دهد و این زیبایی از چهرهٔ تو نمایان است.
آن نکته سربسته که مستی است بیانش
ز آشفتگی بستن دستار تو پیداست
هوش مصنوعی: مستی و الهام درونی که خود را در چهره‌ی آدم‌ها نشان می‌دهد، می‌تواند از آشفتگی و بی‌نظمی در ظاهرشان نیز نمایان باشد.
از خون یکی کرده‌ای امروز صبوحی
از سرخوشی نرگس خون‌خوار تو پیداست
هوش مصنوعی: امروز به خاطر شادی و خوشحالی تو، رنگ چشمانت مانند خون شده است و این نشان‌دهنده‌ی تاثیر عمیق احساساتت است.
ساغر زده می‌آئی و کیفیت مستی
از بی سر و سامانی رفتار تو پیداست
هوش مصنوعی: تو با ساغر در دست به می‌خواری می‌پردازی و نحوه‌ی مستی‌ات نشان‌دهنده‌ی بی‌نظمی و بی‌سامانی رفتارت است.
داری سر آزار که تهدید نهانی
از جنبش لبهای شکر بار تو پیداست
هوش مصنوعی: تو به گونه‌ای به من آسیب می‌زنی که تهدید نهانی‌ات از حرکت لب‌های شیرینت آشکار است.
دزدیده بهم بر زده‌ای خاطر جمعی
از درهمی طره طرار تو پیداست
هوش مصنوعی: خیالت را از دزدیده شدن آرام باش، چرا که نشانه‌ای از درهمی موهایت به وضوح پیدا است.
در حرف زدن محتشم از حیرت آن رو
رفته است شعور تو ز اشعار تو پیداست
هوش مصنوعی: در صحبت‌های محتشم، به وضوح مشخص است که شگفتی او از فهم و شعور تو ناشی می‌شود و این موضوع از اشعار تو نمایان است.

حاشیه ها

1389/11/21 17:01
محمد

به نظر من در بیت چهارم مصرع اول (از خون یکی کردهٔ امروز صبوحی) این درست باشه:
از خون یکی کرده ای امروز صبوحی؟
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1391/01/12 17:04
محمود

در بسیاری از متون قدیمی و اشعار ،حتی در دوره نه چندان دور دیده می شود که هاء ساکن، در پایان کلمه اگر با همزه بیاید مانند مورد منظور ( ای ) تلفظ می شود و این مطلب تازه ای نیست.