گنجور

شمارهٔ ۶۷

رخت که صورت صنع آشکار از آن پیداست
نشان دقت صورت نگار از آن پیداست
قدت که بر صفتش نیست هیچ کس قادر
کمان قدرت پروردگار از آن پیداست
سرت که گرم می لطف بود دوش امروز
گرانی حرکات خمار از آن پیداست
به زیر دامن حسنت نهفته است هنوز
خطی که گرد گلت صد بهار از آن پیداست
کمان سخت کش است ابرویت ولی کششی
به جانب همه بی‌اختیار از آن پیداست
کرشمه سازی از آن چشم را چه نام کنم
که عشوه‌های نهان صد هزار از آن پیداست
ز بی‌قراری زلفت جز این نمی‌گویم
که حال محتشم بی‌قرار از آن پیداست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رخت که صورت صنع آشکار از آن پیداست
نشان دقت صورت نگار از آن پیداست
هوش مصنوعی: زیبایی چهره‌ات به وضوح نمایان است و نشان‌دهنده‌ی ظرافت و دقت هنرمند در آفرینش آن است.
قدت که بر صفتش نیست هیچ کس قادر
کمان قدرت پروردگار از آن پیداست
هوش مصنوعی: قد و قامت تو به گونه‌ای است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را وصف کند؛ بلکه قدرت و توانایی خداوند است که در این زیبایی نمایان شده است.
سرت که گرم می لطف بود دوش امروز
گرانی حرکات خمار از آن پیداست
هوش مصنوعی: اگر سرت که به عشق و محبت مشغول بود، شب گذشته به خوبی نشان از سنگینی و خمار بودن حرکاتت وجود دارد.
به زیر دامن حسنت نهفته است هنوز
خطی که گرد گلت صد بهار از آن پیداست
هوش مصنوعی: در زیر دامن زیبایی‌ات هنوز نشانه‌ای پنهان است که گرد گل تو، به‌مدت صد بهار آن را نمایان کرده است.
کمان سخت کش است ابرویت ولی کششی
به جانب همه بی‌اختیار از آن پیداست
هوش مصنوعی: ابروی تو مانند کمانی سفت و محکم است، اما این که هرکسی ناخواسته به سمت تو جلب می‌شود، نشان از جذابیت تو دارد.
کرشمه سازی از آن چشم را چه نام کنم
که عشوه‌های نهان صد هزار از آن پیداست
هوش مصنوعی: چشمی که این‌گونه ناز و کرشمه دارد چه نامی می‌تواند داشته باشد؟ زیرا از زیرکی و فریبندگی‌اش هزاران زیبایی نهفته نمایان است.
ز بی‌قراری زلفت جز این نمی‌گویم
که حال محتشم بی‌قرار از آن پیداست
هوش مصنوعی: از بی‌قراری موهای تو فقط همین را می‌گویم که حالت بی‌قراری من از آن مشخص است.