گنجور

شمارهٔ ۵۹۰

دیده‌ام مست و سرانداز و غزلخوان برهی
شاه مشرب پسری ترک وشی کج کلهی
نخل آتش ثمری سرو مرصع کمری
عالم‌افروز سهیلی علم افراز مهی
قدر بَهاینده جان چشم فریبندهٔ دل
طرفهٔ طاوس خرامی عجب آهو نگهی
ملک دل می‌رود از دست که کردست ظهور
شاه عاشق حشمی خسرو یک دل سپهی
نقد جان بر طبق عرض نه ای دل که رسید
باج خواهنده مهی کیسه تهی پادشهی
غیر ازو گر همه جان برد و بحل گشت که دید
جان ستان آدمی رستمی بی‌گنهی
محتشم بهر فرود آمدن آن شه حسن
ساز از دیده وثاقی و ز دل بارگهی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیده‌ام مست و سرانداز و غزلخوان برهی
شاه مشرب پسری ترک وشی کج کلهی
هوش مصنوعی: من در جایی دیده‌ام جوانی که مست بود و در حال خوش‌گذرانی و شعر خواندن. او از یک خانواده ترک و با قیافه‌ای خاص به نظر می‌رسید.
نخل آتش ثمری سرو مرصع کمری
عالم‌افروز سهیلی علم افراز مهی
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف ویژگی‌های بارز و زیبایی‌های شخصیتی پرداخته شده است. نخل به معنای استقامت و بلندی، و آتش به نشانه‌ی سرزندگی و حرارت زندگی است. در ادامه به تزیینات و زیبایی‌های گوناگون اشاره می‌شود که نماد جذابیت و توانمندی افراد است. در نهایت، به علم و دانش اشاره شده که می‌تواند روشنی‌بخش و هدایتگر باشد. این شعر به نوعی ستایش از ویژگی‌های برجسته و خیره‌کننده‌ی شخصیت‌ها و علم است.
قدر بَهاینده جان چشم فریبندهٔ دل
طرفهٔ طاوس خرامی عجب آهو نگهی
هوش مصنوعی: ارزش زندگی و روح انسان به زیبایی و جذابیت چشم‌هایی است که دل را می‌نوازند. این زیبایی مانند طاووس با آهنگی دل‌فریب و شگفت‌انگیز است که همچون آهویی ساده، نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند.
ملک دل می‌رود از دست که کردست ظهور
شاه عاشق حشمی خسرو یک دل سپهی
هوش مصنوعی: دل از دست می‌رود چون عاشقِ حشمی، شاهی به ظهور آمده که مانند سپاهی یکدل است.
نقد جان بر طبق عرض نه ای دل که رسید
باج خواهنده مهی کیسه تهی پادشهی
هوش مصنوعی: ای دل، جانت را به خاطر چیزهایی که پیش پا افتاده است به حراج نگذار، چون این مقدمه‌ای است برای کسی که می‌خواهد بهای عاطفه‌ات را بپردازد، اما تو در حال حاضر چیزی برای ارائه نداری.
غیر ازو گر همه جان برد و بحل گشت که دید
جان ستان آدمی رستمی بی‌گنهی
هوش مصنوعی: اگر کسی غیر از او جان آدمی را بگیرد و به راحتی از آن بگذرد، اما من دیدم که رستم بی‌گناه جان می‌گیرد.
محتشم بهر فرود آمدن آن شه حسن
ساز از دیده وثاقی و ز دل بارگهی
هوش مصنوعی: محتشم به خاطر فرود آمدن آن پادشاه زیبا، از چشمانش اشک می‌ریزد و از دلش ناله‌ای می‌سراید.