شمارهٔ ۵۱۸
ای مرا دلبر و دل آرا تو
دل من کس ندارد الا تو
روز و شب از خدا همی طلبم
که به روز آورم شبی با تو
هدف تیر بیمحابا من
مرهم زخم بیمدارا تو
مردم مردمند جمله بتان
چشم من نور چشم آنها تو
از همه دلبران شکیبم اگر
بگذاری مرا شکیبا تو
دادم ای صبر گونهٔ دل را
به جگر گوشهای برون آ تو
زاهدا کافرم اگر بیعشق
بهره داری ز دین و دنیا تو
چند گوئی که عاشقی گنه است
این گنه بنده میکنم یا تو
محتشم بینی ار غزال مرا
سر چو مجنون نهی به صحرا تو
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای مرا دلبر و دل آرا تو
دل من کس ندارد الا تو
هوش مصنوعی: ای محبوب و زیبای من، هیچکس جز تو در دل من جایی ندارد.
روز و شب از خدا همی طلبم
که به روز آورم شبی با تو
هوش مصنوعی: هر روز و شب از خدا میخواهم که یک شب را با تو بگذرانم.
هدف تیر بیمحابا من
مرهم زخم بیمدارا تو
هوش مصنوعی: من به طور بیپروا به هدفم میزنم و در عین حال، زخمهای تو را درمان میکنم.
مردم مردمند جمله بتان
چشم من نور چشم آنها تو
هوش مصنوعی: مردم هر کدام به نوعی زیبایی و جذابیت دارند، اما برای من، زیبایی واقعی در چشمان تو است که نور چشم همهی آنهاست.
از همه دلبران شکیبم اگر
بگذاری مرا شکیبا تو
هوش مصنوعی: اگر تو اجازه دهی که من صبر کنم، از تمام دلبران و معشوقان دیگر نیز صبورتر خواهم بود.
دادم ای صبر گونهٔ دل را
به جگر گوشهای برون آ تو
هوش مصنوعی: من صبر و تحمل خود را به خاطر دل برای کسی که عزیزتر از جانم است، تقدیم میکنم.
زاهدا کافرم اگر بیعشق
بهره داری ز دین و دنیا تو
هوش مصنوعی: ای زاهد، اگر به عشق دسترسی نداری، در حقیقت من را کافر میدانی، اما تو از دین و دنیا هیچ بهرهای نداری.
چند گوئی که عاشقی گنه است
این گنه بنده میکنم یا تو
هوش مصنوعی: چند بار میگویی که عاشقی کار خطایی است؟ این کار نادرست را من انجام میدهم یا تو؟
محتشم بینی ار غزال مرا
سر چو مجنون نهی به صحرا تو
هوش مصنوعی: اگر تو گوزنی زیبا را ببینی که سر مجنون را به صحرا میبرد، متوجه حال من خواهی شد.

محتشم کاشانی