شمارهٔ ۵۱۲
باز امشب ز اقتضای شوخ طبعیهای او
بر سر غوغاست با من چشم بر غوغای او
در حجابست از لب و گوش آن چه میگوید به من
با دو چشم والهٔ من نرگس شهلای او
انتظار از آن سوارم میکشد کز بار ناز
بس گران میجنبد از جارخش استغنای او
در صبوحی میتواند کرد پیش از آفتاب
روز را از شب جدا روی جهان آرای او
چون به عزم رقص میآید به جنبش قامتش
عشوه پنداری که میریزد ز سر تا پای او
پیش از آن کاید به رقص از انتظارم میکشد
نیم جنبشهای مخفی او قد رعنای او
باغبان چندان که گل میچیند از بالای شاخ
من گل عیش و طرب میچینم از بالای او
در صف بیگانه خوبان دیدهام ماهی که هست
صد نشان از آشنائی بیش در سیمای او
داد دقت داده تا آورده جنبش در قلم
صانع یکتا برای حسن بیهمتای او
مشتری اینست اگر افتاد بر بالای هم
میشود امروز صد خون بر سر کالای او
میسزد کان خسرو خوبان به این نازد که هست
کوهکن رسوای شیرین محتشم رسوای او
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز امشب ز اقتضای شوخ طبعیهای او
بر سر غوغاست با من چشم بر غوغای او
هوش مصنوعی: امشب دوباره به خاطر شوخیها و لطافتهای او، با من در حال جنجال و سر و صداست و چشمانم به آن هیاهو خیره مانده است.
در حجابست از لب و گوش آن چه میگوید به من
با دو چشم والهٔ من نرگس شهلای او
هوش مصنوعی: آنچه او به من میگوید، در پس حجاب لب و گوشش پنهان است. من فقط با دو چشم مجذوب و کنجکاوم، به نرگس زیبای او نگاه میکنم.
انتظار از آن سوارم میکشد کز بار ناز
بس گران میجنبد از جارخش استغنای او
هوش مصنوعی: سوار با بار سنگین خود به آرامی حرکت میکند و نشاندهندهی بینیازی و قدرت اوست. بار سنگین زیبایی و ناز او، به او این امکان را میدهد که با احتیاط و قدرت جلو برود.
در صبوحی میتواند کرد پیش از آفتاب
روز را از شب جدا روی جهان آرای او
هوش مصنوعی: در صبح زود، میتوان قبل از طلوع آفتاب، روز را از شب جدا کرده و زیباییهای جهان را به نمایش گذاشت.
چون به عزم رقص میآید به جنبش قامتش
عشوه پنداری که میریزد ز سر تا پای او
هوش مصنوعی: زمانی که او برای رقصیدن آماده میشود، به حرکات بدنش توجه کن، گویی که زیبایی و جذابیتش از سر تا پای او جاری است.
پیش از آن کاید به رقص از انتظارم میکشد
نیم جنبشهای مخفی او قد رعنای او
هوش مصنوعی: قبل از اینکه بخواهد به رقص درآید، من را از انتظار میکشد و حرکات نرم و پنهان او، همراه با زیباییاش، مرا تحت تأثیر قرار میدهد.
باغبان چندان که گل میچیند از بالای شاخ
من گل عیش و طرب میچینم از بالای او
هوش مصنوعی: باغبان هرچقدر که گل را از روی درخت میچینید، من نیز از بالای او لذت و شادمانی را برای خود به دست میآورم.
در صف بیگانه خوبان دیدهام ماهی که هست
صد نشان از آشنائی بیش در سیمای او
هوش مصنوعی: در میان غریبهها، زیباییهایی را دیدهام که چهرهای آشنا دارند و نشانههای دوستی و نزدیکی را به وضوح در صورت آنها میتوانم تشخیص دهم.
داد دقت داده تا آورده جنبش در قلم
صانع یکتا برای حسن بیهمتای او
هوش مصنوعی: خداوند به خالق یگانهاش توانایی داده تا با دقت و مهارت، آثار زیبا و بینظیری خلق کند که نشاندهنده زیبایی و ویژگیهای خاص او باشد.
مشتری اینست اگر افتاد بر بالای هم
میشود امروز صد خون بر سر کالای او
هوش مصنوعی: اگر مشتری بر روی کالاهایش برتری پیدا کند، امروز صدها نفر به خاطر او دچار مشکل و خونریزی میشوند.
میسزد کان خسرو خوبان به این نازد که هست
کوهکن رسوای شیرین محتشم رسوای او
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شایستگی و زیبایی خسرو خوبان، او را به نوعی دیگر از دیگران متمایز کرده است. افرادی که در زندگی مشغول به کارهای دشوار و سنگین هستند، نیز نمیتوانند به زیبایی و وقار او نزدیک شوند، زیرا او خود را در برزخِ عشق و صفا نگه داشته و در عین حال با مشکلاتی که برایش به وجود آمده، نیز سر و کار دارد. در واقع، این پیام به نوعی از زیبایی و مقام والای او اشاره دارد که او را از دیگران متمایز میکند.

محتشم کاشانی