گنجور

شمارهٔ ۵۰۸

آن کوست قبلهٔ همه کس قبله‌جو در او
و آن روست قبله‌ای که کند کعبهٔ رو در او
آیینه ساز چشم من این شیشه ساخته
نوعی که جز تو کس ننماید نکو در او
ز آب و هوای لطف تو گلزار کام ماست
باغ شکفته صد گل بی‌رنگ و بو در او
داری دلی که هست محل ملایمت
بد خوئی هزار بت تندخو در او
کویت چه گلشن است که از دجله‌های چشم
جاری تراست خون دل از آب جو در او
باید به آب داد کتابی که هیچ جا
نبود حدیث حرمت جام و سبو در او
زین کلبه نگذرید تماشائیان که هست
دیوانه‌ای از آن بت زنجیر مو در او

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن کوست قبلهٔ همه کس قبله‌جو در او
و آن روست قبله‌ای که کند کعبهٔ رو در او
هوش مصنوعی: آن کسی که مقصود همه جویندگان است، خود به سوی او می‌نگرند و آن مکان نیز، جایی است که کعبه به سمت آن واقع شده است.
آیینه ساز چشم من این شیشه ساخته
نوعی که جز تو کس ننماید نکو در او
هوش مصنوعی: چشم من مانند آینه‌ای است که مخصوصاً برای تو ساخته شده است، به گونه‌ای که هیچ کس جز تو در آن زیبا دیده نمی‌شود.
ز آب و هوای لطف تو گلزار کام ماست
باغ شکفته صد گل بی‌رنگ و بو در او
هوش مصنوعی: به خاطر نیکی و مهربانی تو، زندگی ما مانند باغی شاداب و پرگل است که در آن گل‌های زیادی وجود دارد، اما هیچ‌کدام رنگ و بویی ندارند.
داری دلی که هست محل ملایمت
بد خوئی هزار بت تندخو در او
هوش مصنوعی: تو قلبی داری که جایگاهی برای نرم‌خویی است، ولی در آن هزاران بت تندخو و بدخلق وجود دارد.
کویت چه گلشن است که از دجله‌های چشم
جاری تراست خون دل از آب جو در او
هوش مصنوعی: کویت چه باغ زیبایی است که اشک‌های چشمانت همچون دجله در آن جاری است و دل‌سوختگی‌ام در آن به اندازه‌ی آب زلال چشمه‌هاست.
باید به آب داد کتابی که هیچ جا
نبود حدیث حرمت جام و سبو در او
هوش مصنوعی: باید برای کتابی ارزش قائل شد که در هیچ جا درباره‌ی حرمت و احترام به جام و سبو صحبت نشده است.
زین کلبه نگذرید تماشائیان که هست
دیوانه‌ای از آن بت زنجیر مو در او
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که افرادی که به تماشای آنجا می‌آیند، نباید از این کلبه عبور کنند، زیرا در این کلبه دیوانه‌ای وجود دارد که به خاطر زیبایی و جذابیت موهای زنجیری آن بت، مجذوب شده است.