گنجور

شمارهٔ ۴۱۸

ز بس که مهر تو با این و آن یقین دارم
به دوستی تو با کائنات کین دارم
زمانه دامن آخر زمان گرفت و هنوز
من از تو دست تظلم در آستین دارم
تو اجتناب ز غیر از نگاه من داری
من اضطراب به بزم از برای این دارم
تو واقف خود و من واقف نگاه رقیب
تو پاس خرمن و من پاس خوشه‌چین دارم
چنان به عشق تو مستغرقم که همچو توئی
ستاده پیش من و چشم بر زمین دارم
به دور گردی من از غرور میخندد
حریف سخت کمانی که در کمین دارم
هزار تیر نگاهم زد و گذشت اما
هنوز چاشنی تیر اولین دارم
به پیش صورت او ضبط آه خود کردن
گمان به حوصله صورت آفرین دارم
بس است این صله نظم محتشم که رسید
به خاطر تو که من بنده‌ای چنین دارم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز بس که مهر تو با این و آن یقین دارم
به دوستی تو با کائنات کین دارم
هوش مصنوعی: به خاطر علاقه‌ای که به تو دارم و ارتباطی که با دیگران برقرار کرده‌ام، مطمئن هستم که دوستی تو با همه موجودات را احساس می‌کنم.
زمانه دامن آخر زمان گرفت و هنوز
من از تو دست تظلم در آستین دارم
هوش مصنوعی: زمانه با تمام مشکلات و دشواری‌های خود به اوج خود رسیده، اما من هنوز در جستجوی کمک و رفع ظلم از تو هستم.
تو اجتناب ز غیر از نگاه من داری
من اضطراب به بزم از برای این دارم
هوش مصنوعی: تو از دیدن دیگران پرهیز می‌کنی، و من به خاطر این که تو را می‌بینم، در حال دلواپسی و نگرانی هستم.
تو واقف خود و من واقف نگاه رقیب
تو پاس خرمن و من پاس خوشه‌چین دارم
هوش مصنوعی: تو به خوبی از وضعیت خودت آگاهی داری و من هم از نظر رقیب تو خبر دارم. تو از خرمن خود مراقبت می‌کنی و من نیز مسئولیت خوشه‌چین را بر عهده دارم.
چنان به عشق تو مستغرقم که همچو توئی
ستاده پیش من و چشم بر زمین دارم
هوش مصنوعی: من آنقدر در عشق تو غرق شده‌ام که تو در برابر من ایستاده‌ای و من چشمانم را به زمین دوخته‌ام.
به دور گردی من از غرور میخندد
حریف سخت کمانی که در کمین دارم
هوش مصنوعی: دوست من از روی تکبر بر من می‌خندد، در حالی که من با دقت و محتاطی از سختی‌های و چالش‌هایی که در انتظارم هستند، محافظت می‌کنم.
هزار تیر نگاهم زد و گذشت اما
هنوز چاشنی تیر اولین دارم
هوش مصنوعی: نگاه معنادار من، مانند هزار تیر، به سوی دیگران پرتاب شد و آنها از کنارم گذشتند. اما هنوز تأثیر و اثر آن نگاه اول در وجودم باقی مانده است.
به پیش صورت او ضبط آه خود کردن
گمان به حوصله صورت آفرین دارم
هوش مصنوعی: من ناخواسته گرفتار زیبایی چهره‌اش می‌شوم و در این وضعیت به خودم امید دارم که آفریننده صورت‌ها، حوصله و صبر مرا درک کند.
بس است این صله نظم محتشم که رسید
به خاطر تو که من بنده‌ای چنین دارم
هوش مصنوعی: این بخش از شعر نشان می‌دهد که شاعر به قدری تحت تاثیر فردی خاص قرار گرفته است که تمام تلاشش را برای ارتباط و نزدیکی به او می‌کند. او به زیبایی و اهمیت این پیوند اشاره می‌کند و می‌گوید که از آنچه که دارد، به خاطر این شخص احساس خوشحالی و افتخار می‌کند.