شمارهٔ ۴۰۸
ز لطف و قهر او در خنده های گریهآلودم
نمییابم که مقبولم، نمیدانم که مردودم
ز جرمم در گذر یا بسملم کن، تا به کی داری
در آب و آتش از امید بود و بیم نابودم
به یک تقصیر در مجلس به گرد خجلتآلودی
رخی را کز وفا عمری به خاک درگهت سودم
به گفتار غرض گو ناامیدم ساختی از خود
بلی مقصود من این بود دیگر نیست مقصودم
چه اندیشم دگر از گرمی بازار بدگویان
که نه فکر زیان ماندست نه اندیشه سودم
چو شمعم گر تو برداری سر از تن در حقیقت به
که چون مجمر نهد غیری به سر تاج زراندودم
به قول ناکسانم بیش ازین مانع مشو زین در
که در خیل سگانت پیش ازین من هم کسی بودم
اگر چون محتشم صدبارم اندازی در آتش هم
چنان سوزم که جز بوی وفایت ناید از دودم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز لطف و قهر او در خنده های گریهآلودم
نمییابم که مقبولم، نمیدانم که مردودم
هوش مصنوعی: به خاطر محبت و خشم او و در حالت خندههایی که در میان اشکهایم است، نمیدانم آیا مورد پذیرش او هستم یا اینکه رد شدهام.
ز جرمم در گذر یا بسملم کن، تا به کی داری
در آب و آتش از امید بود و بیم نابودم
هوش مصنوعی: از گناه و خطای من بگذر یا مرا به قتل برسان، زیرا تو در میان آب و آتش امید و بیم من هستی و من در حال نابودی هستم.
به یک تقصیر در مجلس به گرد خجلتآلودی
رخی را کز وفا عمری به خاک درگهت سودم
هوش مصنوعی: به خاطر یک اشتباه در جمع، روی من از خجالت قرمز شده است، در حالی که من سالها به وفاداری به درگاه تو خدمت کردهام.
به گفتار غرض گو ناامیدم ساختی از خود
بلی مقصود من این بود دیگر نیست مقصودم
هوش مصنوعی: با صحبتهای خودم باعث ناامیدی تو شدم. بله، هدف من همین بود و حالا دیگر هدفی ندارم.
چه اندیشم دگر از گرمی بازار بدگویان
که نه فکر زیان ماندست نه اندیشه سودم
هوش مصنوعی: دیگر چه فکری برای خودم بکنم وقتی که میشنوم در بازار بدگوییها چه میگذرد؟ نه به فکر ضرر هستم و نه به فکر سود.
چو شمعم گر تو برداری سر از تن در حقیقت به
که چون مجمر نهد غیری به سر تاج زراندودم
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که اگر تو سر از تنم برداری، در واقع بهتر است، چون دیگران به جای من تاجی از زر بر سر میگذارند.
به قول ناکسانم بیش ازین مانع مشو زین در
که در خیل سگانت پیش ازین من هم کسی بودم
هوش مصنوعی: به گفته افراد نادان، دیگر مانع من نشو، زیرا من هم قبلاً در میان سگهایت کسی بودم.
اگر چون محتشم صدبارم اندازی در آتش هم
چنان سوزم که جز بوی وفایت ناید از دودم
هوش مصنوعی: اگر مرا بارها در آتش بیندازی، باز هم با تمام وجود میسوزم و تنها بوی وفای تو از من به مشام میرسد.

محتشم کاشانی