گنجور

شمارهٔ ۴۰۵

برای نیم نگاهی چو عذر خواه تو گردم
هزار بار به گرد سر نگاه تو گردم
ز انتظار شوم کشته تا نشان خدنگی
ز پر کرشمه نگه‌های گاه گاه تو گردم
بزن به تیغم و پیش از من هلاک گنه خود
به گردن دگران نه که من گواه تو گردم
به این امید که روزی شکاری خورم از تو
هزار سال بگرد شکارگاه تو گردم
به هم زدی ز سبک دستی کرشمهٔ جهانی
اسیر فتنهٔ حسن گران سپاه تو گردم
بکش مرا و میندیش از گنه که همان من
به روز حشر عقوبت کش گناه تو گردم
مهی برآمد و برنامد این مراد که یکشب
به دیده کام ستان از رخ چو ماه تو گردم
مرا چه محتشم این بس ز باغ وصل که قانع
به نیم نکهتی از عنبرین گیاه تو گردم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برای نیم نگاهی چو عذر خواه تو گردم
هزار بار به گرد سر نگاه تو گردم
هوش مصنوعی: برای اینکه تنها به یک نگاه تو عذرخواهی کنم، هزار بار دور نگاه تو گردش می‌کنم.
ز انتظار شوم کشته تا نشان خدنگی
ز پر کرشمه نگه‌های گاه گاه تو گردم
هوش مصنوعی: از شدت انتظار، جانم را فدای زیبایی چشمان تو می‌کنم و می‌خواهم نشان الهام‌بخش آن نگاه‌های فریبنده‌ات را در دلم بپرورانم.
بزن به تیغم و پیش از من هلاک گنه خود
به گردن دگران نه که من گواه تو گردم
هوش مصنوعی: خودت را نابود کن و پیش از من گناهانت را به گردن دیگران بینداز. چرا که نمی‌خواهم شاهد این کار تو باشم.
به این امید که روزی شکاری خورم از تو
هزار سال بگرد شکارگاه تو گردم
هوش مصنوعی: با این امید که روزی نصیبم شود، هزار سال دور تو در جستجوی شکار می‌گردم.
به هم زدی ز سبک دستی کرشمهٔ جهانی
اسیر فتنهٔ حسن گران سپاه تو گردم
هوش مصنوعی: به خاطر عمل ناز و جذابیتت، به هم ریختی دنیا را. من اسیر زیبایی و فریب تو هستم و می‌خواهم از این زیبایی و جاذبه‌ات بهره‌مند شوم.
بکش مرا و میندیش از گنه که همان من
به روز حشر عقوبت کش گناه تو گردم
هوش مصنوعی: مرا بکش و نگران گناه نباش، زیرا در روز محشر خودم مسئولیت عذاب گناه تو را بر عهده می‌گیرم.
مهی برآمد و برنامد این مراد که یکشب
به دیده کام ستان از رخ چو ماه تو گردم
هوش مصنوعی: مهتابی درخشید و آرزوی من این است که یک شب با چشمانم، زیبا رویی تو را مانند ماه ببینم و از زیبایی‌ات بهره‌مند شوم.
مرا چه محتشم این بس ز باغ وصل که قانع
به نیم نکهتی از عنبرین گیاه تو گردم
هوش مصنوعی: من چه نیازی به زیبایی‌های زیاد دارم، فقط کافی است که یک نگاهی کوچک به باغ وصل تو داشته باشم تا دلخوش شوم.