شمارهٔ ۳۹۹
دی به دنبال یکی کبک خرام افتادم
رفتم از شهر به صحرا و به دام افتادم
مگر این باده همه داروی بیهوشی بود
که من لجهکش از یک دو سه جام افتادم
آن چه قد بود و چه قامت که ز نظارهٔ آن
تا دم صبح قیامت ز قیام افتادم
به اشارت مگر احوال بگویم که چه شد
که ز گویائی از آن طرز کلام افتادم
هیچ زخمی نزد آن غمزه که کاری نفتاد
من افتاده چگویم ز کدام افتادم
من که بودم ز مقیمان سر کوی حضور
از کجا آه به این طرفه مقام افتادم
محتشم بوی جنونم همه کس فاش شنید
چون درین سلسله غالیهٔ فام افتادم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دی به دنبال یکی کبک خرام افتادم
رفتم از شهر به صحرا و به دام افتادم
هوش مصنوعی: یك روز به دنبال یك كبك زیبا به صحرا رفتم و از شهر دور شدم، اما در این مسیر در دام گرفتار شدم.
مگر این باده همه داروی بیهوشی بود
که من لجهکش از یک دو سه جام افتادم
هوش مصنوعی: آیا این شرابی که نوشیدم، واقعاً مانند دارویی بوده که من را به خواب عمیق برده و باعث شده از حال بروم؟
آن چه قد بود و چه قامت که ز نظارهٔ آن
تا دم صبح قیامت ز قیام افتادم
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیتی که در قامت او وجود داشت، تا صبح قیامت از یاد او نمیتوانم جدا شوم و دلم همیشه به حال او میتپد.
به اشارت مگر احوال بگویم که چه شد
که ز گویائی از آن طرز کلام افتادم
هوش مصنوعی: به نشانهای میخواهم وضعیت خود را بیان کنم که چه بر من گذشت و چرا دیگر نتوانستم به آن شیوه صحبت کنم.
هیچ زخمی نزد آن غمزه که کاری نفتاد
من افتاده چگویم ز کدام افتادم
هوش مصنوعی: هیچ آسیبی ناشی از زیبایی او به من نرسیده، اما من در دل شکستهام و نمیدانم از کجا و چه طور به این حال و روز افتادهام.
من که بودم ز مقیمان سر کوی حضور
از کجا آه به این طرفه مقام افتادم
هوش مصنوعی: من که پیش از این، جزو ساکنان آن دیار نبودم، از کجا به این مکان ویژه و باورنکردنی رسیدم که این چنین آه و ناله میزنم؟
محتشم بوی جنونم همه کس فاش شنید
چون درین سلسله غالیهٔ فام افتادم
هوش مصنوعی: من به بوی دیوانگیام معروف شدم و همه کسان میدانند که وقتی به این زنجیره پیوستم، دچار عشق و شوق شدید شدم.

محتشم کاشانی