گنجور

شمارهٔ ۳۹

به صد اندیشه افکند امشبم آن تیز دیدن‌ها
در اثنای نگاه تیز تیز آن لب گزیدن‌ها
ز بس برجستنم در رقص دارد چون سپند امشب
به سویم گرم از شست آن ناوک رسیدن‌ها
زبان زینهار افتد ز کار از بس که آید خوش
از آن بی‌باک در بد مستی آن خنجر کشیدن‌ها
برآرد خاصه وقت گوی بیرون بردن از میدان
غریو از مردم آن چابک ز پشت زین خمیدن‌ها
در تک آفتابست آن تماشاپیشگان معجز
ببیند آن فغان در گرمی جولان کشیدن‌ها
ازو بردوز چشم ای دل که بسیار آن گران تمکین
سبک دست است در قلب سپاهی دل دریدن‌ها
بر آن حسن آفرین کاندر نمودش کرده است ایزد
هر آن دقت که ممکن بود در حسن آفریدن‌ها
به بی‌قید آهوانت گو که سایر این چنین خودسر
مناسب نیست در دشت دل مردم چریدن‌ها
من و مشق سکون اندر پس زانوی غم زین پس
که پایم سوده تا زانو به بی‌حاصل دویدن‌ها
به حکم ناقه چون لیلی ز محمل روی ننماید
چه تابد در دل مجنون ازین وادی بریدن‌ها
جنونم محتشم دیدی دم از افسون ببند اکنون
که من عاقل نخواهم شد ازین افسون دمیدن‌ها

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به صد اندیشه افکند امشبم آن تیز دیدن‌ها
در اثنای نگاه تیز تیز آن لب گزیدن‌ها
هوش مصنوعی: امشب با افکار زیادی مشغولم و در حالی که نگاه دقیق و تیزبینی دارم، به لب گزیدن‌ها و لحظات خاصی که در حین مشاهده پیش می‌آید، فکر می‌کنم.
ز بس برجستنم در رقص دارد چون سپند امشب
به سویم گرم از شست آن ناوک رسیدن‌ها
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه خیلی در رقص جلوه‌گر هستم، مانند اسپند (ماده‌ای که در آتش شعل‌ور است) امشب به سوی من با شدت آمده است و آن تیرکمان‌هایی که می‌رسند.
زبان زینهار افتد ز کار از بس که آید خوش
از آن بی‌باک در بد مستی آن خنجر کشیدن‌ها
هوش مصنوعی: زبان باید مراقب باشد و از گفتن برخی چیزها خودداری کند زیرا از شدت خوش‌صحبتی، ممکن است کسی که بی‌پروا و در حال مستی است، به طعن و کنایه‌های تند و تیز بپردازد.
برآرد خاصه وقت گوی بیرون بردن از میدان
غریو از مردم آن چابک ز پشت زین خمیدن‌ها
هوش مصنوعی: در زمان خاصی، وقتی که می‌خواهند چیزی از جمعیت بیرون بیاورند، افرادی که چابک و سریع هستند، از پشت زین سوارکاری خم می‌شوند و به آن‌چه می‌خواهند دست پیدا می‌کنند.
در تک آفتابست آن تماشاپیشگان معجز
ببیند آن فغان در گرمی جولان کشیدن‌ها
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف یک نمایش شگفت‌انگیز و دل‌انگیز پرداخته شده است که در زیر نور آفتاب رخ می‌دهد. کسانی که به تماشای این نمایش نشسته‌اند، به شدت تحت‌تأثیر زیبایی آن قرار گرفته‌اند و احساس می‌کنند که فریاد و شور و حرارت ناشی از این نمایش، آن‌ها را به وجد آورده و در تلاشند تا این لحظات شگفت‌انگیز را بهتر درک کنند.
ازو بردوز چشم ای دل که بسیار آن گران تمکین
سبک دست است در قلب سپاهی دل دریدن‌ها
هوش مصنوعی: چشمانت را از او دور کن ای دل، زیرا آن شخص با ظاهری سنگین، در حقیقت بسیار راحت و بی‌دردسر است. دل‌های زیادی وجود دارند که به راحتی از بین می‌روند.
بر آن حسن آفرین کاندر نمودش کرده است ایزد
هر آن دقت که ممکن بود در حسن آفریدن‌ها
هوش مصنوعی: به زیبایی آن پرستش می‌کنم که خداوند در خلقش هر آنچه را که ممکن بود در زیبایی به کار برده است.
به بی‌قید آهوانت گو که سایر این چنین خودسر
مناسب نیست در دشت دل مردم چریدن‌ها
هوش مصنوعی: به آهوانت بگو که رفتار خودسرانه و بی‌قید و بندی در دشت دل مردم مناسب نیست و باید بیشتر مراقب و ملاحظه‌کار باشند.
من و مشق سکون اندر پس زانوی غم زین پس
که پایم سوده تا زانو به بی‌حاصل دویدن‌ها
هوش مصنوعی: من در سکون و آرامش به فکر غم‌های خود نشسته‌ام، زیرا که دیگر پایم برای دویدن‌های بی‌فایده به زانو رسیده و خسته شده است.
به حکم ناقه چون لیلی ز محمل روی ننماید
چه تابد در دل مجنون ازین وادی بریدن‌ها
هوش مصنوعی: وقتی که شتر مانند لیلی از جابجایی‌اش خودداری می‌کند و به دور از چشم مجنون قرار می‌گیرد، او از این جدایی و دوری دلی پر درد دارد.
جنونم محتشم دیدی دم از افسون ببند اکنون
که من عاقل نخواهم شد ازین افسون دمیدن‌ها
هوش مصنوعی: دیوانگی من را مشاهده کردی، اکنون که جادو بپوشان، چون من دیگر عاقل نخواهم شد از این جادو و فریب‌ها.

حاشیه ها

1402/04/06 02:07
سفید

 

شعری بسیار بسیار زیبا... که متأسفانه چند بیت آغازینش به درستی ثبت نشده است و به همین خاطر ایراد وزنی دارد. حیفِ این شعر زیبا که مخدوش شده‌.

 

1402/04/06 02:07
سفید

 

بر آن حسن، آفرین کاندر نمودش کرده است ایزد

هر آن دقت که ممکن بود در حسن آفریدن‌ها... 

 

به به...

 

1402/04/06 02:07
سفید

 

جنونم محتشم دیدی دم از افسون ببند اکنون

که من عاقل نخواهم شد ازین افسون دمیدن‌ها...

 

 

+افسون در اصل ضد سِحر است. 

 

1402/04/06 08:07
رضا از کرمان

سلام سفید عزیز

     اگر با تعبیری که از افسون فرمودید این بیت را معنی کنید  بر بنده منت گزارده‌اید

1402/04/06 14:07
سفید

 

سلام و درود

 

شاعر می‌گوید جنون من آن‌چنان شدید و حاد است که با افسون دمیدن به خیالِ باطل کردن این جنون، نمی‌توان آن را درمان و رفع کرد؛ پس از دمیدن افسون دست بردار و تلاش بیهوده نکن.

 

توضیحْ آنکه اگر مسئله‌ای همچو جنون یک مسئله‌ی متافیزیکی دانسته شود، درمان‌کننده‌ و رفع‌کننده‌ی آن نیز باید از همان جنس یعنی متافیزیکی باشد؛ چیزی مانند افسون که یک ضد سحر یا باطل‌السحر است.