گنجور

شمارهٔ ۳۷۱

بیچاره باشد همواره عاشق
عشق این چنین است بیچاره عاشق
گردون نگردد روزی که گردد
از کوی معشوق آواره عاشق
صد پاره شد دل اما همان هست
بر روی خوبان هر پاره عاشق
گر سر کشیدی یکباره معشوق
از پا فتادی صد باره عاشق
گر شرم بودی هرگز نکردی
در روی معشوق نظاره عاشق
نبود گر آدم ای ترک خونخوار
خواهی تراشید از خارهٔ عاشق
حسنت فزون باد تا محتشم را
بینند یاران همواره عاشق

اطلاعات

وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیچاره باشد همواره عاشق
عشق این چنین است بیچاره عاشق
هوش مصنوعی: عاشق همیشه در درد و رنج است، زیرا عشق چنین حالتی را به او می‌دهد.
گردون نگردد روزی که گردد
از کوی معشوق آواره عاشق
هوش مصنوعی: آسمان هرگز روزی نمی‌چرخد که عاشق از کوی معشوقش دور شود.
صد پاره شد دل اما همان هست
بر روی خوبان هر پاره عاشق
هوش مصنوعی: دل من به اندازه‌ای شکست و پاره پاره شده است که همچنان بر دل‌های خوبان، هر بخشی از آن عاشق باقی مانده است.
گر سر کشیدی یکباره معشوق
از پا فتادی صد باره عاشق
هوش مصنوعی: اگر معشوق یک لحظه سرکشی کند، عاشق بارها و بارها به خاک می‌افتد.
گر شرم بودی هرگز نکردی
در روی معشوق نظاره عاشق
هوش مصنوعی: اگر شرم و حیایی در کار بود، عاشق هرگز به معشوق خود نگاه نمی‌کرد.
نبود گر آدم ای ترک خونخوار
خواهی تراشید از خارهٔ عاشق
هوش مصنوعی: اگر انسان نباشد، ای ترک خونخوار، تو به خاطر عشق و احساسات خود، دچار درد و رنج خواهی شد.
حسنت فزون باد تا محتشم را
بینند یاران همواره عاشق
هوش مصنوعی: زیبایی تو همیشه بیشتر باشد تا اینکه دوستان عاشق همواره تو را ببینند.