گنجور

شمارهٔ ۳۷

فرمود مرا سجدهٔ خویش آن بت رعنا
در سجده فتادم که سمعنا واطعنا
ما دخل به خود در می‌دیدار نگردیم
ما حل له شارعنا فیه شرعنا
بودیم ز ذرات به خورشید رخش نی
الفرع رئینا والی الاصل رجعنا
روزی که دل از عین تعلق به تو بستیم
من غیرک یاقرة عینی و قطعنا
در زاریم از ضعف عمل پیش تو صد ره
ضعف الفرغ الاکبر و یارب فزعنا
در دار شفایت مرضی دفع نکردیم
لکن کسل الروح من الروح و قعنا
گر محتشم از غم علم عین نگون کرد
انا علم البهجة بالهم رفعنا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فرمود مرا سجدهٔ خویش آن بت رعنا
در سجده فتادم که سمعنا واطعنا
هوش مصنوعی: آن بت زیبا به من دستور سجده داد، پس من در برابرش سجده کردم و گفتم: «شنیدیم و اطاعت کردیم.»
ما دخل به خود در می‌دیدار نگردیم
ما حل له شارعنا فیه شرعنا
هوش مصنوعی: ما به خود اجازه نمی‌دهیم که در دیدارهای عاشقانه شرکت کنیم، چرا که در این امور، قوانین و اصول خاصی داریم که باید رعایت شوند.
بودیم ز ذرات به خورشید رخش نی
الفرع رئینا والی الاصل رجعنا
هوش مصنوعی: ما از ذرات به سوی خورشید چهره‌اش (زیبایی‌اش) می‌رویم و در نهایت به اصل و منبع خود بازمی‌گردیم.
روزی که دل از عین تعلق به تو بستیم
من غیرک یاقرة عینی و قطعنا
هوش مصنوعی: روزی که از وابستگی به تو جدا شدیم، دیگر چیزی جز تو برای ما ارزشی نداشت و ارتباطمان را قطع کردیم.
در زاریم از ضعف عمل پیش تو صد ره
ضعف الفرغ الاکبر و یارب فزعنا
هوش مصنوعی: ما در زاری و ناله‌ای از ناتوانی عمل خود هستیم، به گونه‌ای که هیچ کاهلی در این زمینه بزرگ‌تر از آنچه که اکنون تجربه می‌کنیم، وجود ندارد. ای پروردگار، به ما مدد برسان.
در دار شفایت مرضی دفع نکردیم
لکن کسل الروح من الروح و قعنا
هوش مصنوعی: در جایی که داروی شفابخش وجود دارد، نتوانستیم بیماری‌ها را از بین ببریم، اما روح خسته از روح دیگر جدا شده و به زمین افتادیم.
گر محتشم از غم علم عین نگون کرد
انا علم البهجة بالهم رفعنا
هوش مصنوعی: اگر محتشم از غم و اندوه، علم را به زمین بیاندازد، ما با یادگار خوشی و شادابی، آن غم را برطرف خواهیم کرد.