گنجور

شمارهٔ ۳۶۸

بعد مرگ من نکرد آن مه تاسف برطرف
می‌توان مرد از برای او تکلف برطرف
تا نگردد سیر عاشق بر سر خوان وصال
بود در منع زلیخا حق یوسف برطرف
خاصه من کرده باغ وصل را اما در آن
بر تماشا نیستم قادر تکلیف بطرف
فیض من بنگر که چون رفتم به بزمش صد حجاب
در میان آمد ولی شد بی توقف برطرف
چند آری در میان تعریف بزم صوفیان
باده صافی به دست آور تصرف بر طرف
بخت ساعت ساعتم از وصل سازد کامیاب
گر شود از وعدهای او تخلف برطرف
محتشم مرد و ز تیغش مشکل خود حل نساخت
تا ابد مشکل که گیرد زین تاسف برطرف

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بعد مرگ من نکرد آن مه تاسف برطرف
می‌توان مرد از برای او تکلف برطرف
هوش مصنوعی: پس از مرگ من، آن معشوق هیچ تاسفی نخواهد کرد. انسان می‌تواند به خاطر او زحمت و رنج را کنار بگذارد.
تا نگردد سیر عاشق بر سر خوان وصال
بود در منع زلیخا حق یوسف برطرف
هوش مصنوعی: تا زمانی که عاشق به وصال معشوق نرسد، نمی‌تواند به آرامش و سیر و سرور بپردازد؛ مانند زلیخا که به خاطر دوری یوسف از او، همچنان در محدودیت و منع زندگی می‌کند.
خاصه من کرده باغ وصل را اما در آن
بر تماشا نیستم قادر تکلیف بطرف
هوش مصنوعی: من در باغ وصالی که مخصوص من است حضور دارم، اما قادر به تماشا نیستم و در انجام وظایف خود ناتوانم.
فیض من بنگر که چون رفتم به بزمش صد حجاب
در میان آمد ولی شد بی توقف برطرف
هوش مصنوعی: نگاه کن به نعمت من که هنگام ورود به جمع او، صد مانع در میان بود، اما آن مانع‌ها بدون وقفه کنار رفتند.
چند آری در میان تعریف بزم صوفیان
باده صافی به دست آور تصرف بر طرف
هوش مصنوعی: در بین تعریف و تمجید از میهمانی‌های صوفیان، کمی باده خالص به دست بیاور و آن را به کار بگير.
بخت ساعت ساعتم از وصل سازد کامیاب
گر شود از وعدهای او تخلف برطرف
هوش مصنوعی: اگر بخت در ساعتی که خوشبختی می‌آورد به من وصلی هدیه دهد، موفق می‌شوم؛ مشروط بر این که وعده‌های او دچار نقص و کمبود نشود.
محتشم مرد و ز تیغش مشکل خود حل نساخت
تا ابد مشکل که گیرد زین تاسف برطرف
هوش مصنوعی: محتشم به نامش مطرح است و به خاطر مشکلاتی که داشت، مرگش نتوانست مسائلش را حل کند. این مشکلات تا ابد باقی خواهند ماند و هیچ چیز نمی‌تواند آن‌ها را از بین ببرد.