گنجور

شمارهٔ ۳۵۸

ز لاله‌زار مرا بی‌جمال دل نواز چه فیض
ز جام می لب ساقی گل عذار چه حظ
در انجمن که نباشد مغنی گل رخ
ز صوت فاخته و نغمهٔ هزار چه حظ
شکار تا شده دلهای بی محبت را
ز تیر غمزهٔ خوبان جان شکار چه حظ
چو نیست در نظر آن گل که نوبهار من است
مرا ز باغ چه حاصل ز نوبهار چه حظ
غرض مشاهده حسن توست از خوبان
وگر بی‌تو ز خوبان روزگار چه حظ
درین دیار دل محتشم خوش است به یار
گهی که یار نباشد درین دیار چه حظ

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز لاله‌زار مرا بی‌جمال دل نواز چه فیض
ز جام می لب ساقی گل عذار چه حظ
هوش مصنوعی: از دشت گل‌ها، بدون زیبایی دل‌نواز تو، چگونه می‌توانم از می لیوان ساقی با صورت زیبایش لذت ببرم؟
در انجمن که نباشد مغنی گل رخ
ز صوت فاخته و نغمهٔ هزار چه حظ
هوش مصنوعی: در جمعی که خواننده‌ای نباشد، زیبایی گل چقدر از آواز بلبل و نغمهٔ هزار مرغ لذت می‌برد؟
شکار تا شده دلهای بی محبت را
ز تیر غمزهٔ خوبان جان شکار چه حظ
هوش مصنوعی: شکار دلهای فاقد محبت شده است، زیرا تیر ناز چشم زیبای خوبان، جان ما را به بازی گرفته و از آن لذت می‌برند.
چو نیست در نظر آن گل که نوبهار من است
مرا ز باغ چه حاصل ز نوبهار چه حظ
هوش مصنوعی: اگر آن گلی که برایم در بهار وجود ندارد، در نظر نباشد، برای من چه سودی از باغ و بهار وجود دارد؟
غرض مشاهده حسن توست از خوبان
وگر بی‌تو ز خوبان روزگار چه حظ
هوش مصنوعی: من تنها هدفم از دیدن زیبایی‌های دیگر، تماشای زیبایی توست و اگر تو در میان نباشی، از زیبایی‌های دیگر دنیا چه بهره‌ای می‌توانم ببرم؟
درین دیار دل محتشم خوش است به یار
گهی که یار نباشد درین دیار چه حظ
هوش مصنوعی: در این دیار، دل خوشی و زیبایی وقتی فراهم است که یار در کنار باشد، و اگر یار نباشد، زندگی چه لطفی دارد؟