شمارهٔ ۳۴۲
آهوی او که بود بیشه دل صیدگهش
میگدازد جگر شیر ز طرز نگهش
از بدآموزی آن غمزه نمیگردد سیر
ناز کافتاده به دنبالهٔ چشم سیهش
دو جهان گشته به حسنی که اکر در عرصات
به همان حسن درآید گذرند از گنهش
مه جبینی ز زمین خاسته کز قوت حسن
پنجه در پنجهٔ خورشید فکند است مهش
وای بر ملک دل و دین که شد آخر ز بتان
نامسلمان پسری فتنهگری پادشهش
چکند گر نکند خانهٔ مردم ویران
پادشاهی که به جز فتنه نباشد سپهش
محتشم در گذر آن چشم که من دیدم دوش
جبرئیل ار گذرد میزند از غمزه رهش
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آهوی او که بود بیشه دل صیدگهش
میگدازد جگر شیر ز طرز نگهش
هوش مصنوعی: آهویی که در دل جنگل شکار میشود، با نگاهش شجاعت و توانایی شیر را هم ذوب میکند.
از بدآموزی آن غمزه نمیگردد سیر
ناز کافتاده به دنبالهٔ چشم سیهش
هوش مصنوعی: از تأثیر منفی آن نگاه زیبا سیر نمیشود، چون ناز و کرشمهای که به دنبالهٔ چشمان سیاهش افتاده، همچنان جذابیت دارد.
دو جهان گشته به حسنی که اکر در عرصات
به همان حسن درآید گذرند از گنهش
هوش مصنوعی: دو جهان تحت تأثیر زیبایی و جذابیتی هستند که اگر کسی با همان زیبایی در جایی حاضر شود، از گناهان او چشمپوشی میشود.
مه جبینی ز زمین خاسته کز قوت حسن
پنجه در پنجهٔ خورشید فکند است مهش
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این صورت است که زیبایی و جذابیت شخصی آنقدر زیاد است که مانند ماهی که از زمین سر برآورده، به نظر میرسد که با قدرت و تاثیرش میتواند خورشید را هم به چالش بکشد و با آن همتراز شود. زیبایی او بسیار خیرهکننده و برجسته است که توجه همگان را جلب میکند.
وای بر ملک دل و دین که شد آخر ز بتان
نامسلمان پسری فتنهگری پادشهش
هوش مصنوعی: آه بر سرزمین دل و دین که در پایان، به خاطر وجود بتهای نامسلمان، پسر فتنهگری به حکومت رسید.
چکند گر نکند خانهٔ مردم ویران
پادشاهی که به جز فتنه نباشد سپهش
هوش مصنوعی: چه اتفاقی میافتد اگر ملک و مردم در آرامش نباشند و اگر رهبری جز فتنه و آشوب نداشته باشد؟
محتشم در گذر آن چشم که من دیدم دوش
جبرئیل ار گذرد میزند از غمزه رهش
هوش مصنوعی: دیشب در زمان عبور آن چشمی که من دیدم، اگر جبرئیل هم عبور کند، به خاطر نگاه نافذش راهش را می بندد.
حاشیه ها
1398/03/15 03:06
جواد کردحیدری
درود!
در مصراع دوم بیت سوم:
دو جهان گشته به حسنی که اکر در عرصات
به همان حسن درآید گذرند از گنهش
گویا سهوی در تایپ اتفاق افتاده است و ظاهراً باید به این گونه اصلاح شود:
دو جهان کُشته به حسنی که اگر در عرصات
به همان حسن درآید گذرند از گنهش
یعنی گشته(باگاف پارسی/g) به کشته(با کاف تازی/k) و اکر به اگر تصحیح شود.با سپاس!

محتشم کاشانی