شمارهٔ ۳۳۷
هزارگونه متاع است ناز را به دکانش
نگاه گوشهٔ چشم از متاعهای گرانش
خطاب خود به من از اهل بزم خواسته پنهان
که نرگسش شده گویا و خامش است زبانش
هزار نکته بیان میکند به جنبش ابرو
هزار نکته دیگر که مشکل است بیانش
حواله دل محروم من نمیشود الا
به سهو تیر نگاهی که میجهد ز کمانش
دلم که صبر و خرد بردهاند بیخبر از وی
به آن دو نرگس فتان مگر که فتنه گمانش
به من که ساده دلی کاملم ملاطفت وی
تغافلیست که خود نام کرده لطف نهانش
کسی چه نام کند غبن این معامله کاو را
نگاه بر دگرانست و محتشم نگرانش
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هزارگونه متاع است ناز را به دکانش
نگاه گوشهٔ چشم از متاعهای گرانش
هوش مصنوعی: در کنار دکان ناز، انواع و اقسام کالاها وجود دارد، اما با یک نگاه مختصر به آنها متوجه ارزش بالای هر یک میشویم.
خطاب خود به من از اهل بزم خواسته پنهان
که نرگسش شده گویا و خامش است زبانش
هوش مصنوعی: شخصی به من میگوید که از دیگران پنهان است و اظهار نظر نمیکند، اما چشمانش به روشنی احساساتش را نشان میدهد و گویای درونش است.
هزار نکته بیان میکند به جنبش ابرو
هزار نکته دیگر که مشکل است بیانش
هوش مصنوعی: با حرکت ابرو، هزار نکته را بیان میکند و در عین حال، هزار نکته دیگر هم وجود دارد که توضیحش دشوار است.
حواله دل محروم من نمیشود الا
به سهو تیر نگاهی که میجهد ز کمانش
هوش مصنوعی: دل محروم من تنها زمانی راهی به امید پیدا میکند که بهطور ناخواسته نگاهی از کسی به سوی من بیفتد، مانند تیری که به طور ناگهانی از کمان رها میشود.
دلم که صبر و خرد بردهاند بیخبر از وی
به آن دو نرگس فتان مگر که فتنه گمانش
هوش مصنوعی: دل من که از صبر و عقل خالی شده است، بیخبر از آن دو نرگس زیبا که فتنهانگیز هستند، آیا فقط فتنهگری او را تصور میکنم؟
به من که ساده دلی کاملم ملاطفت وی
تغافلیست که خود نام کرده لطف نهانش
هوش مصنوعی: من که ساده و بیآلایشم، محبت و بیتفاوتی او برای من خود را بهگونهای نشان میدهد که گویی لطف و محبت پنهانش را به من القا میکند.
کسی چه نام کند غبن این معامله کاو را
نگاه بر دگرانست و محتشم نگرانش
هوش مصنوعی: در این معامله، چه کسی میتواند نام غبنی بر این وضعیت بگذارد، زیرا او به حال دیگران نظر دارد و به زیبایی و شکوه آنان توجه میکند.

محتشم کاشانی