شمارهٔ ۳۳۶
صد سال ز من دارد اگر هجر نهانش
به زان که ببینم به طفیل دگرانش
میکرد شبی نسبت خود شمع به خوبان
چون خواست که نام تو برد سوخت زبانش
دل داشت یقین نیستی آن دهن اما
از خنده بسیار گرفتی به گمانش
خوبان بشتابید به دل جوئی عاشق
زان پیش که جوئید و نیابید نشانش
در چشم تو صد شیوه عیانست ز مستی
صد شیوه دیگر که محال است بیانش
میکرد دل انکار وجود دهنت را
از خنده بسیار فکندی به گمانش
پیوند گسل نیست دل محتشم از تو
گر بگسلد از تاب جفا رشتهٔ جانش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صد سال ز من دارد اگر هجر نهانش
به زان که ببینم به طفیل دگرانش
هوش مصنوعی: اگر صد سال هم از من بگذرد و در دوری او پنهان بماند، برایم بهتر است تا اینکه او را ببینم که در کنار دیگران است.
میکرد شبی نسبت خود شمع به خوبان
چون خواست که نام تو برد سوخت زبانش
هوش مصنوعی: شبی، وقتی او خواست نام تو را بر زبان بیاورد، به خاطر محبتش به تو مثل شمع ذوب شد و زبانش به شدت سوخت.
دل داشت یقین نیستی آن دهن اما
از خنده بسیار گرفتی به گمانش
هوش مصنوعی: دلش به یقین نبود که هستی، اما از شدت خنده خیلی چیزها را به خیال خود به دست آورد.
خوبان بشتابید به دل جوئی عاشق
زان پیش که جوئید و نیابید نشانش
هوش مصنوعی: ای خوبان، سریعاً به کمک دل عاشق بیایید، زیرا پیش از آنکه او را جستجو کند و نشانی از او پیدا نکند، باید همراهیش کنید.
در چشم تو صد شیوه عیانست ز مستی
صد شیوه دیگر که محال است بیانش
هوش مصنوعی: در نگاه تو نشانههای زیادی از سرخوشی و شیدایی وجود دارد که بیان کردن آنها غیرممکن است.
میکرد دل انکار وجود دهنت را
از خنده بسیار فکندی به گمانش
هوش مصنوعی: دل من به خاطر خندههای زیادت، وجود دهانت را انکار میکرد و به خیال خود نمیتوانست آن را بپذیرد.
پیوند گسل نیست دل محتشم از تو
گر بگسلد از تاب جفا رشتهٔ جانش
هوش مصنوعی: اگر دل محتشم از تو جدا شود، این جدایی مانند گسستگی یک رشته نیست؛ زیرا او تحمل درد و سختی را دارد و همچنان به تو تعلق خاطر دارد.

محتشم کاشانی