شمارهٔ ۳۳۴
ای به ستم دل تو خوش تیغ بکش مرا بکش
منت این و آن مکش تیغ بکش مرا بکش
ناوک غمزه چون زنی گر نکنند جان سپر
ماه و شان نشانهٔ وش تیغ بکش مرا بکش
دست به تیغ چون زنی آتش شوق از دلم
گر نشود زبانه کش تیغ بکش مرا بکش
نامهٔ قتل محتشم چون کنی از جفا روان
گر نکند ز مژده غش تیغ بکش مرا بکش
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای به ستم دل تو خوش تیغ بکش مرا بکش
منت این و آن مکش تیغ بکش مرا بکش
هوش مصنوعی: ای کسی که با قلبت به من ظلم میکنی، تیغت را بکش و مرا به قتل برسان. از این و آن نترس و فقط با تیغ خودم را بکش.
ناوک غمزه چون زنی گر نکنند جان سپر
ماه و شان نشانهٔ وش تیغ بکش مرا بکش
هوش مصنوعی: چشمهای زیبای تو همچون تیر میزند و اگر چیزی از دل نباشد، جانم را فدای تو میکنم. ای ماهزاد، اگر همینطور به من زخم بزن، با سلاح عشق من را از پا درآور.
دست به تیغ چون زنی آتش شوق از دلم
گر نشود زبانه کش تیغ بکش مرا بکش
هوش مصنوعی: اگر به تیغ دست بزنی، همانند آتش شوقی که در دلم دارم، شعلهور خواهد شد. پس اگر این احساس به یاد تو به اوج نرسد، تیغ را به کار ببر و مرا از این حالت نجات بده.
نامهٔ قتل محتشم چون کنی از جفا روان
گر نکند ز مژده غش تیغ بکش مرا بکش
هوش مصنوعی: اگر نامهٔ نابودی محتشم را با بیرحمی بفرستی، حتی اگر تیغ را نکشی، از خوشحالی به من بزن و مرا بکش.

محتشم کاشانی